﴿۳﴾ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ 

همان كساني كه نماز را بر پا مي‏دارند و زكات را ادا مي‏كنند و به آخرت يقين دارند. 

 

 

The pairing of the prayer ( Ṣ al ā h ; see 2:3c ) and the alms ( zak ā h ) occurs throughout the Quran ( 2:43 , 83 , 110 , 177 , 277 ; 4:77 , 162 ; 5:12 , 55 ; 7:156 ; 9:5 , 11 , 18 , 71 ; 19:31 , 55 ; 21:73 ; 22:41 , 78 ; 24:37 , 56 ; 31:4 ; 33:33 ; 58:13 ; 73:20 ; 98:5 ).

 

مقصود از ذكر نماز و زكات، ذكر نمونه اى از اعمال صالح است و اگر از ميان اعمال صالحه اين دو را نام مى برد، چون اين دو هر يك در باب خود ركن هستند، نماز در عبادتهاى راجع به خداى تعالى، و زكات در آنچه راجع به مردم است و از نظرى ديگر، نماز در اعمال بدنى و زكات در اعمال مالى.

و اينكه فرمود: (و هم بالاخرة هم يوقنون ) وصف ديگرى است براى مؤمنين، كه عطف شده به آن دو وصف ديگر، و اين وصف را به منظور اشاره به اين معنا آورده كه بفهماند اعمال صالح، وقتى در جاى خود قرار مى گيرد و به غرض و هدفى كه بايد مى رسد، كه توام با يقين به آخرت باشد، زيرا عمل هر قدر هم صالح باشد، با تكذيب آخرت، اثرش خنثى و اجرش حبط مى شود، به دليل اينكه خداى تعالى فرموده : (و الّذين كذبوا باياتنا و لقاء الاخرة حبطت اعمالهم  سوره ۷: الأعراف ﴿۱۴۷﴾).

و اگر ضمير جمع را در جمله (و هم بالاخرة ) هم تكرار كرد، با اينكه ممكن بود بفرمايد (و هم بالاخرة يوقنون...)، براى اين بود كه دلالت كند بر اينكه اين يقين به آخرت شان مردم با ايمان است و مردم با ايمان اهل يقينند و بايد چنين انتظارى از ايشان داشت و توقع نمى رود كه با داشتن ايمان به روز جزا كفر بورزند.

 

دين, صلات را به عنوان عمود مطرح كرده است كه «الصلاة عمود الدين», لذا قرآن كريم هر جا سخن از نماز به ميان مي‌آورد مسئله اقامه نماز است سخن از قرائت نماز نيست. خب ستون را كه نمي‌خوانند ستون را اقامه مي‌كنند. فرمود: ﴿يُقِيمُوا الصَّلاةَ﴾, ﴿أَقِيمُوا الصَّلاَةَ﴾,[20] ﴿أَقِمِ الصَّلاَةَ﴾,[21] ﴿وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ﴾[22] چه به صورت فعل ماضي چه مضارع چه امر چه وصف همه سخن از اقامه است كه با عمود بودن دين هماهنگ باشد آ اگر كسي ستون دين را نگه داشت اين خيمه را به پا داشت زير اين خيمه مي‌رود و حكم اين خيمه را رعايت مي‌كند كه مسئله زكات هم مطرح است در بحثهاي قبلي عنايت فرموديد كه سوَري كه در مكه نازل شده است آنجا سخن از زكات فقهي كه در مدينه مطرح است كه ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ﴾[24] نيست در آن نُه چيز زكات واجب است زكات مال واجب است زكات فطر در پايان ماه مبارك رمضان واجب است اينها در مدينه نازل شده پس اگر سخن از زكات در سوَر مكّي هست به معني مطلق صدقات مالي است كه هر توانگري, توانمندي, كسي كه مقدورش است بايد به مشكلات فقرا برسد

 

 اهميت مطلب باعث شد كه اين كلمه ﴿هُمْ﴾ دو بار تكرار بشود در يك جمله كوتاه، فرمود: ﴿وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾ چون هيچ چيزي به اندازه ايمان به آخرت ضامن اجرا نيست حتي مسئله توحيد، خب بالأخره خدا هست خب خدا هست را اين مشركين هم قبول داشتند ديگر خدا هست ولي ما هم در برابر خدا مسئول هستيم يا نه يك سؤال و جوابي هست يا نه؟! مي‌گويند نه, تا مسئله معاد نباشد مسئوليّت انسان نباشد احكام دين ضامن اجرا ندارد اين همه مشركيني كه در عالم بودند اينها خدا را كه قبول داشتند اصرار قرآن كريم بر جريان معاد اين است كه بسيار خب, همين خدا روزي از شما سؤال مي‌كند يا نمي‌كند شما در برابر خدا مسئول هستيد يا نيستيد مي‌گويند نه, ﴿ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ﴾[26] يعني چه وقتي انسان مُرد, مُرد ديگر, اصرار قرآن در يك جمله كوتاه با تكرار كلمه ﴿هُمْ﴾ نشان مي‌دهد اين آقايان به قيامت معتقدند چون همين اعتقاد به قيامت است كه ضامن اجراست.

 

 در اين گونه از موارد در يك جمله كوتاه دوباره كلمه ﴿هُمْ﴾ را ذكر كرد چه اينكه در مقابلش هم در يك جمله كوتاه دو بار كلمه «هم» را ذكر كرد در اين آيه يعني آيه سوم فرمود: ﴿وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾ در آيه پنج فرمود: ﴿وَهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ﴾ براي اهميّت مسئله است

 

 وجود مبارك حضرت امير بعضي از بياناتشان را مثلاً سالي يك بار يا دو بار ذكر مي‌كردند اما بعضي از مطالبشان را هر شب ذكر مي‌كردند آخر يك مطلبي را انسان هر شب ذكر بكند يعني چه؟! سرّ اينكه موعظه تكرارپذير است و خسته‌كننده نيست مطلب علمي خسته‌كننده است چيست؟ مطلب علمي براي اينكه آدم يك مطلب را عالِم بشود خب عالم شد, شد ديگر شما روزي كه تدريس كرديد همان مطلب را روز دوم براي شنونده‌هايتان بگوييد مي‌بينيد اينها احساس خستگي مي‌كنند اما مطلب موعظه شما مجالس وعظ مي‌رويد يا خودتان يا ديگران وعظ مي‌كنند انسان يك موعظه را ده جا هم بشنود باز حاضر است بشنود موعظه تكرارپذير است چرا؟ براي اينكه آن فشار آن آسيب تكرارپذير است هر روز هر لحظه دارد ﴿يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ٭ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ﴾[30] خب اين موعظه دارد آن را مرهم مي‌گذارد اين وسوسه يك نيش است ديگر خب آن هم مرهمي است لذا انسان در تمام اين روضه‌خوانيها مي‌رود در تمام اين مجالس مي‌رود نام اهل بيت هست اين تكرارپذير است موعظه, دستور تقوا تكرارپذير است براي اينكه از آن طرف دارد نيش مي‌خورد از اين طرف يك مرهم لازم است

وجود مبارك حضرت امير هر شب بعد از نماز عشاء وقتي نماز عشاء تمام مي‌شد نمازگزارها مي‌خواستند بروند اين جمله را مي‌فرمود آقايان بارهايتان را ببنديد «تَجهّزوا رَحِمَكم الله»[31] اين «تجهّزوا» يعني جهازتان را ببنيديد بارهايتان را ببنيديد را هر شب بعد از نماز عشاء مي‌فرمود «تَجهّزوا رَحِمَكم الله» براي اينكه اين مشكل را حل مي‌كند

 

 

 

Being certain of the Hereafter is a description that also appears in 2:4 and 31:4 , and it encompasses belief in the Resurrection, Judgment, the Garden, and the Fire (IK).