انفاق
سوره ۱۷: الإسراء
وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا ﴿۲۹﴾
هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن (و ترك انفاق و بخشش  منما) و بيش از حد آنرا مگشا تا مورد سرزنش قرار گيري و از كار فرو ماني. (۲۹)
https://www.mehrnews.com/news/2519082/%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%A7%D9%82-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%A7%D9%82
چیستی مفهوم و شاخصه های انفاق در اسلام و قرآن کریم با استفاده از اندیشه های قرآنی مفسر بزرگ قرآن کریم آیت الله جوادی آملی:
چیستی مفهوم انفاق
در آغاز باید اذعان نمود انسان مالک حقيقي چيزي نيست، بلکه نماينده مالک حقيقي است و بايد مطابق فرمان او در مال خود تصرف کند: (وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ) [۱]
سوره 57: الحديد
آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ ﴿۷﴾
به خدا و پیامبرش ایمان آورید، و از اموالی که خدا شما را در آن جانشین خود قرار داده، انفاق کنید؛ پس برای کسانی از شما که ایمان آورده و انفاق کرده اند، پاداش بزرگی خواهد بود.
و اگر کسي بگويد: من با کوشش خود مال فراهم کرده ام، گفتار او همان منطق باطل قاروني است که مي گفت: (إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي [قارون] گفت من اينها را در نتيجه دانش خود يافته ام).[۲]
شاخصه های انفاق مطلوب در اسلام
۱. اجتناب از افراط و تفریط در انفاق
از جمله (وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ و از آنچه روزيشان داده ايم انفاق مى كنند [۶]) می توان به این نکته رهنون شد که اولا، پرهيزکاران بخشي از روزي خود را انفاق مي کنند، نه همه آن را، و اين تعديل و پرهيز از افراط و تفريط دستور قرآن کريم درباره مقدار انفاق است: (وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا ﴿۲۹﴾هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن (و ترك انفاق و بخشش  منما) و بيش از حد آنرا مگشا تا مورد سرزنش قرار گيري و از كار فرو ماني).[۷]
۲. انفاق؛ روزی خداوند
ثانيا، بايد آنچه را انفاق مي کنند روزي خدا بدانند، نه مال خود (رزقنا) و اين بينش توحيدي را قرآن کريم به انسانها مي دهد: (وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ آنچه از نعمتها داريد همه از ناحيه خداست [۸])، (وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ و از آن مالى كه خدا به شما داده است به ايشان بدهيد) [۹].
۳. انفاق از طیبات
انفاق بايد از مال حلال باشد؛ چون مال حرام رزق الله نيست، بلکه مبغوض خداست. از اين رو قرآن کريم مي فرمايد از طيبات انفاق کنيد: (أَنفِقُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ از چيزهاى پاكيزه اى كه به دست آورده ايد، انفاق كنيد) [۱۰] گرچه اصل مال روزي خداست، ولي مال حلال هر کس روزي خاص اوست و خداوند دستور انفاق از رزق خاص انفاق کننده داده است.
۴. اکرام فقیر؛ مهمترین شاخصه در انفاق
هدف از انفاق به فقیر اطعام نیست اکرام است؛ لذا به انفاق سری توصیه شده است، زمانی اکرام در انفاق محقق میشود که کسی نفهمد حتی کسی که انفاق را دریافت میکند؛ به همین علت است که در روایات آمده به نحوی انفاق کنید که اگر با دست راست انفاق کردید دست چپ با خبر نشود، مقصود از دست چپ و راست این است که نه تنها دیگران نفهمند خود گیرنده هم نفهمد.
۵. انفاق تشویقی و اعلان علنی
گاهی انفاقها باید برای تشویق مردم آشکارا باشد. انسان گاهی برای کار خیری مانند ساختن مسجد، حسینیه و بیمارستان دعوت میشود در این کارهای خیر اگر علنی انفاق شود دو ثواب مستحق فرد است یک ثواب کار خیر و انفاقی است که انجام داده است و ثواب دیگر از آن جهت است که دیگران را برای انجام این کار خیر تشویق کرده است.
۶. انفاق مقوله ای عام و فراگیر
بدیهی است انفاق نبايد محدود به مال باشد، بلکه علم، عقل، قدرت، جاه و جان نيز مورد انفاق است؛ زيرا همه اينها از مصاديق رزق الهي است که به بنده خود عطا کرده است، و از اين رو خداوند در بخشی از آيه سوم از سورۀ بقره فرمود: (مما رزقناهم) و نفرمود: من اموالهم.
سوره ۲: البقرة
ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾
اين كتاب با عظمتي است كه شك در آن راه ندارد، و مايه هدايت پرهيزكاران است. (۲)
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳﴾
(پرهيزكاران) آنها هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مي آورند، و نماز را بر پا ميدارند و از تمام نعمتها و مواهبي كه به آنها روزي دادهايم انفاق ميكنند. (۳)
بنابراين، متقين نه تنها از مال، که از هر چه خداي رزاق روزيشان کرده انفاق مي کنند و چنين انفاقي است که زمينه بهره گيري از هدايت قرآني را فراهم مي سازد.
۷. استمرار و تداوم؛ شرط بنیادین انفاق مطلوب
بر مبنای آیه شریفه سوره ۲۵: الفرقان «وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾آنها كساني هستند كه هر گاه انفاق كنند نه اسراف ميكنند و نه سختگيري، بلكه در ميان ايندو حد اعتدالي دارند. (۶۷)» [۱۱] باید گفت: معنی آیه شریفه این نیست که اگر بخواهند انفاق کنند چنین می کنند، بلکه به این معنی است که همیشه انفاق می کنند و صفات انفاقشان این گونه است که افراط و تفریط ندارد و منزه از اسراف و تقتیر است؛ یعنی در هسته مرکزی عدل (امری بین افراط و تفریط) زندگی می کنند. انفاق هم به عنوان نمونه ای از این زندگی مطرح می شود و همه زندگی عباد الرحمان بر اساس عدل که از بهترین فضائل اخلاقی و انسانی است بنا شده است
آثار بی بدیل انفاق
…..
۳. انفاق توأم با تکریم موجب ازدیاد نعمت و فضل
بی شک انفاق مال اگر با حسن فعلي و فاعلي همراه باشد، يعني هم مال حلال باشد و هم اعطاي آن از سر اخلاص و بر پايه احترام و تکريم انجام گيرد، نه ترحم و تحقير، با زوال و نابودي همراه نيست و نه تنها خداوند از فضل خود چيزي را جايگزين آن مي کند: (وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ [۱۴])
سوره ۳۴: سبأ
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿۳۹﴾
بگو: پروردگارم روزي را براي هر كس بخواهد توسعه ميدهد و براي هر كس بخواهد تنگ (و محدود) ميسازد، و هر چيزي را (در راه او) انفاق كنيد جاي آن را پر ميكند و او بهترين روزي دهندگان است. (۳۹)
، بلکه آن را مضاعف مي کند:
سوره ۲: البقرة
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۶۱﴾
كساني كه اموال خود را در راه خدا انفاق ميكنند، همانند بذري هستند كه هفت خوشه بروياند، كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد، و خداوند آن را براي هر كس بخواهد (و شايستگي داشته باشد)، دو يا چند برابر ميكند، و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسيع، و (به همه چيز) داناست. (۲۶۱)
و بدين جهت، اهل تقوا انفاق را غنيمت و کافران آن را غرامت و خسارت مي شمارند: (مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغْرَمًا چيزي را كه (در راه خدا) انفاق ميكنند غرامت (ضرر و زیان) محسوب ميدارند[۱۶]).
يك بيان نوراني امام(سلام الله عليه) دارد (حکمت 138 نهج البلاغه) فرمود: مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ، جَادَ بِالْعَطِيَّةِ.»(كسيكه به گرفتن عوض يقين و باور داشته باشد ببخشيدن سخىّ و جوانمرد است (چون باور دارد كه از جانب خداوند عوض مى گيرد در بخشيدن بخل نمى كند)
۴. انفاق، راه درمان بخل
مسئله انفاق را از آن جهت که به حسب ظاهر، کمبود و نقص است، قرآن کریم تحلیل میکند که این نقص صوری، ازدیاد معنوی را در بر دارد. گرچه انفاق به حسب ظاهر از دست دادنِ مال است؛ اما این مالی که مورد انفاق شد، مانند همان آبی که از نهر گرفته بشود، فوراً آنجا را خدای سبحان پر میکند و انسان از آن جهت که طبعاً به دنیا علاقهمند است، مال را که وسیله معیشت میداند دوست دارد و طبعاً انسان، بخیل و ممسک است و اگر خزاین عالَم طبیعت را هم به انسان بدهند، این سعی میکند که این خزاین را به خود اختصاص بدهد.
قرآن کریم چون شفای بیماریهای درونی است، اوّل دردها را بازگو میکند، سپس راه شفا و درمان را هم تشریح میکند؛ به انسان میگوید «تو مریضی»، زیرا طبعاً مُمْسک و بخیلی و این بخل و امساک، مرض است. و این قرآن که شفای بیماریهاست (وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ و ما آنچه از قرآن فرستیم شفا و رحمت برای اهل ایمان است)، راه درمان انسان را از این بیماریِ درونی هم بیان میکند، چون قرآن مدّعی است که تمام اوصاف نفسانی را درمان میکند و معتقد است انسان طبعاً بخیل است و این بخل هم مرض است، آنگاه راه درمان را هم بیان میکند تا انسان در اثر تقوای مالی بشود سالم از مرض.
امّا اینکه انسان طبعاً مُمْسِک است و مالدوست، در سوره «اسراء» آیه ۱۰۰ اینچنین فرمود: ﴿قُل لَوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذاً لأَمْسَکْتُمْ﴾؛ اگر همه خزاین رحمت حق را شما میداشتید، در اثر آن بخل و امساکی که دارید، سعی میکردید به کسی ندهید-خواه رحمتهای معنوی، خواه رحمتهای مادّی- چرا؟، ﴿خَشْيَةَ الْإِنْفَاقِ﴾؛ میترسیدید تمام بشود.
سوره ۱۷: الإسراء
قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنْفَاقِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ قَتُورًا ﴿۱۰۰﴾
بگو که شما اگر دارای گنجهای رحمت (بیانتهای) خدای من شوید باز هم از ترس فقر و خوف درویشی، بخل از انفاق خواهید کرد، که انسان طبعا بسیار ممسک و بخیل است.(۱۰۰)
لذا خداوند در سوره «اسراء» فرمود: «انسان مریض است؛ انسانی که طبعش اینچنین است، این مریض است» [و] برای اینکه این مرض را درمان کند میفرماید: آنچه در اختیار انسان است، خواه جان و خواه مال و خواه علم و سایر کمالات که قابل انفاق است، این از یک طرف مالِ خود او نبود [و] خدای سبحان به او داد (این در آغازِ کار)، در پایان کار هم برای انسان ابدی نیست، از انسان میگیرند -چه بخواهد، چه نخواهد- بین آن آغاز و این انجام هم انسان مالک نیست، بلکه نماینده مالک است؛ مستخلَف است.
https://www.youtube.com/watch?v=Cjw5KvNX83o&ab_channel=%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87%D8%AA%DB%8C%D9%88%D8%A8%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C
Time: 20:53-29:54
—---------------
سوره ۳: آل عمران
وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۱۳۳﴾
شتاب كنيد براي رسيدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتي كه وسعت آن، آسمانها و زمين است؛ و براي پرهيزگاران آماده شده است. (۱۳۳)
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۳۴﴾
همانها كه در توانگري و تنگدستي انفاق ميكنند؛ و خشم خود را فرو ميبرند؛ و از خطاي مردم ميگذرند، و خدا نيكوكاران را دوست دارد. (۱۳۴)
در واقع قرآن در آيه 133 سوره آل عمران، به پرهيزكاران وعده بهشت جاويدان داده، و در اين آيه، به معرفي پرهيزكاران مى پردازد و چند صفت از اوصاف والاى انسانى آنها را بر می شمارد که عبارتند از:
آنها در همه حال انفاق مى كنند چه موقعى كه در راحتى و وسعتند و چه زمانى كه در پريشانى و محروميتند: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّآءِ وَ الضَّرَّآءِ» آنها با اين عمل ثابت مى كنند كه روح كمك به ديگران و نيكوكارى در جان آنها نفوذ كرده است و به همين دليل، تحت هر شرايطى اقدام به اين كار مى كنند. روشن است كه انفاق در حال وسعت به تنهايى نشانه نفوذ كامل صفت عالى سخاوت در اعماق روح انسان نيست؛ امّا آنها كه در همه حال اقدام به كمك و بخشش مى كنند نشان مى دهند كه اين صفت در آنها ريشه دار است.