نــیــل بـه مـــقــام عـــصـمـت انحـصاری نیست
دلیل انتخاب وبرگزیدن پیامبران و ائمه از میان سایر بندگان
خداوند برای هدایت بشر افرادی را از جنس خود بشر از میان آنها به عنوان الگو و هادی برمی گزیند و آنان را از ویژگی هائی چون علم و عصمت برخوردار می کند. بنابراین بدون شک پیامبران و امامان (ع) مورد عنایت الهی قرار گرفته اند. اما این موهبت [ م َ هََ / هَِ ب َ ] خدا دادی ناشی از قابلیت و شایستگی اراده معصومین(ع) است یعنی خداوند با علم ازلی و مطلق خود می دانست که عده ای از بندگانش بیش از دیگران و در بالاترین حد ممکن از استعداد خود بهره برداری می کنند و مطیع محض خداوند خواهند بود، و همین سبب شد که خداوند از میان افراد بشر آنان را برگزیند و تفضلاً پاداش و موهبت ویژه را به آنها عطا نماید و آنان را از علم و اراده ای بر خوردار کند که به واسطه ی آن به مصونیت کامل و مطلق (عصمت) برسند تا در پرتو آن راهنمایانی موثق و مطمئن برای همه افراد بشر گردند.
آیات و روایات فراوانی به این واقعیت گواهی میدهند که به چند نمونه از آن اشاره می شود؛ خداوند متعال در قرآن می فرمایند:
سوره ۳۲: السجدة
وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ ﴿۲۴﴾
و از آنها امامان (و پيشواياني) برگزيديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت ميكردند بخاطر اينكه شكيبائي نمودند و به آیات ما یقین داشتند. (۲۴)
امام صادق (ع)در همین زمینه می فرمایند: به درستی که خداوند متعال انسانهایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد و تولد آنها را پاک و بدنهای آنان را پاکیزه گردانید و آنها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار دارد نه به جهت طلبی که از خداوند داشته باشند، بلکه از آنجا که خداوند در هنگام خلقت می دانست که از او فرمانبرداری می کنند و او را عبادت می نمایند و هیچگونه شرکی نسبت به او روا نمی دارند. پس اینان بواسطه ی فرمانبرداری از خداوند به این کرامت و منزلت والا در نزد خداوند نایل شده اند[2].
در بخش های آغازین دعای ندبه آمده است: خداوندا تو را سپاس، تو با آنها (اولیای خود) شرط نمودی که نسبت به زینتها و منزلتهای دنیوی بی اعتنا باشند جز به مقام قرب تو نیاندیشند و آنها نیز این شرط را پذیرفتند و چون می دانستی به این شرط عمل خواهند کرد آنان را پذیرفتی و مقرب خویش ساختی و به خاطر همین شایستگی فرشتگان را بر آنها نازل کردی و با وحی خود ایشان را گرامی داشتی و از خوان علم بی کران خویش بهره ها دادی[3].
نتیجه اینکه استعداد خلافت الهی در نهاد تمامی انسان ها گذارده شده است اما در همه ی افراد به مرحله فعلیت نمی رسد[4]؛ و برگزیدن پیامبران و ائمه علیهم السلام ناشی از بهره برداری مطلق و کامل ایشان از زمینه ها و استعدادهای خدادادی در راه عبودیت و بندگی خداوند است و خداوند با علم ازلی خویش به این خصوصیت آگاه بود. یعنی می دانست که این افراد در آینده به اختیار خود تمام مساعی خویش را در راه بندگی او قرار می دهند و خداوند نیز به پاس این بندگی اختیاری، ایشان را از مواهب ویژه ای چون رسالت و امامت برخوردار نموده است.
https://www.youtube.com/watch?v=A2h_5uDv294&ab_channel=VelayatTv
حتی ما بر عکس آن را هم در قرآن داریم که به دلیل شایستگی پدر یا مادر، در ذریه آنها افراد پاک قرار داده شد
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا ﴿۴۹﴾
هنگامي كه از آنها و از آنچه غير خدا ميپرستيدند كناره گيري كرد ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم، و هر يك را پيامبر بزرگي قرار داديم. (۴۹)
Ref:
نــیــل بـه مـــقــام عـــصـمـت انحـصاری نیست
انسان میتواند با ریاضت شرعی و تهذیب نفس، به مقام عصمت دست یابد؛ عصمت منحصر به پیغمبران و امامان معصوم(علیهم السلام) نیست، البته هر پیغمبر یا امامی باید معصوم باشد، ولی هر معصومی پیغمبر یا امام نیست. با تهذیب نفس میتوان نسبت به آینده مصون ماند و نیز ممکن است گذشته را با کفارات و… جبران کرد اما نمیتوان آن را به گونهای ترمیم کرد که عصمت نسبت به گذشته تحصیل شود؛ چون نمیتوان واقع شده را تغییر داد، گرچه هر انسانی میتواند قبل از بلوغ، در سآیهٔ تعلیم و تربیت و تهذیب و تزکیه به جایی برسد که در هنگام بلوغ معصوم باشد.
کسی که از تعلیم و تربیت صحیح اولیای الهی بهرهمند است، ممکن است به مقامی از عصمت نایل شود که در مسائل علمی نیز اشتباه نکند: ﴿ إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا﴾۶، فاروق محض نصیب او گردد، نه بد بفهمد و نه فهمیده ها را بد نگه دارد، گرچه ممکن است بعضی از چیزها را نداند، چون عصمت نیز مانند سایر کمالات وجودی دارای درجات و شئون و شُعب است، نه این که در همهٔ افراد یکسان باشد.
با تهذیب نفس، مواظبت بر اعضا و جوارح و خاطره ها از هواجس بد، مراقبه، محاسبه، مشارطه، معاتبه و معاقبه، میتوان از ملکهٔ عصمت در بخش علم و عمل بهرهمند شد.
آنچه انحصاری و موهبتی است و کسی نمیتواند با تلاش و کوشش آن را کسب کند نبوّت، رسالت و امامت است که: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ خدا بهتر مى داند رسالتش را كجا قرار دهد﴾۷٫ امامان معصوم تنها دوازده نفرند ولی معصوم شدن ممکن است، همچنان که حضرت فاطمهٔ زهرا (علیها أفضل صلوات المصلین) دارای ملکهٔ عصمت بود بدون آن که دارای سمت نبوت، رسالت و امامت باشد.
عصمت علمی و عملی گرچه هر دو موهبت است، ولی انسان میتواند زمینهٔ این دو را در خود فراهم کند تا خدای سبحان که وهّاب مطلق است، برابر استعداد فراهم شده، کمال عصمت را عطا کند: ﴿وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ سوره إبراهيم﴾۸٫ یعنی هرچه را به لسان استعداد سئوال کردید جواب آن آماده است و خدای سبحان عطا خواهد کرد: «لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ از سوی تو برای هر خواهشی، گوشی شنوا و پاسخی آماده است (دعای ماه رجب)»۹٫
https://www.aparat.com/v/WEBAe/
خلاصه کلام، ما میتوانیم به تمام مقامات معنوی پیامبران و امامان برسیم فقط تنها چیزی که نمی توانیم برسیم این است که برچسب پیامبری و امامی بر ما دیگر زده نخواهد شد
شایان ذکر است که قابلیت و امکان رسیدن به مقام پیامبر با اینکه آیا کسی در آینده به مقام پیامبر میرسد یا خیر فرق دارد. فقط جواب قسمت اول بلی است یعنی اینکه همه استعداد و امکان رسیدن به مقام پیامبر را در وجودشان دارند.
به معراج برآیید چو از آل رسولید
رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید
چو او ماه شکافید شما ابر چرایید
چو او چست و ظریفست شما چون هلپندید
ملولان به چه رفتید که مردانه در این راه
چو فرهاد و چو شداد دمی کوه نکندید
اگر پیامبر معراج رفت یا ماه شکافت معنایش این نیست که این راه بسته شد بلکه معنایش این است که این راه باز است برای همه کسانی که اولگویشان در زندگی پیامبر است.