(52) قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ
(52) قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ
(۵۲) مي گويند اي واي بر ما! چه كسي ما را از خوابگاهمان برانگيخت ؟ (آري) اين همان است كه خداوند رحمان وعده داده و فرستادگان (او) راست گفتند.
صحنه آنچنان گويا و دهشت انگيز است كه انسان همه مسائل باطل و خرافى را به دست فراموشى مي سپرد، و جز اعتراف صريح به واقعيتها راهى نمي يابد، قبرها را به خوابگاهى تشبيه ميكند، و رستاخيز را به بيدار شدن از خواب، همانگونه كه در حديث معروف نيز وارد شده است : كما تنامون تموتون و كما تستيقضون تبعثون همانگونه كه ميخوابيد ميميريد و همانگونه كه از خواب برمى خيزيد زنده ميشويد).
در اينجا نخست وحشت ميكنند و فرياد ميكشند كه اى واى بر ما, چه كسى ما را از اين خواب بيدار كرد؟ و از خوابگاهمان برانگيخت؟!
اما به زودى متوجه ميشوند و به يادشان مى آيد كه پيامبران راستين از سوى خدا در دنيا وعده امروز را به آنها داده اند، به خودشان پاسخ مى گويند: اين وعده خداوند رحمن است، خداوندى كه رحمت عامش همگان را فرا گرفته و پيامبرانش راست گفتند، و از اين روز ما را آگاه ساختند، اما افسوس كه ما همه را به باد سخريه و استهزا گرفتيم.
بنابراين جمله (هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ) دنباله كلام همان منكران رستاخيز است، ولى بعضى آن را سخن فرشتگان و يا مؤ منان دانسته اند كه بر خلاف ظاهر آيه است، و هيچ ضرورتى براى آن نيست ، چه اينكه اعتراف منكران در آن روز به حقايق مطلبى نيست كه تنها در اين آيه آمده باشد، چنانكه در سوره انبياء آيه 97 آمده است:
وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۹۷﴾
و وعده حق (قيامت) نزديك ميشود، در آن هنگام چشمهاي كافران از وحشت از حركت باز ميماند (مي گويند) اي واي بر ما كه از اين در غفلت بوديم بلكه ما ستمگر بوديم. (۹۷)
به هر حال تعبير به (مرقد) كه به معنى (خوابگاه) و (خواب) مى آيد. بيانگر اين واقعيت است كه آنها در عالم برزخ در حالتى شبيه به حالت خواب فرو ميروند و چنانكه در ذيل آيه 100 سوره مؤمنين گفته ايم برزخ نسبت به اكثريت مردم كه در حالتى متوسط از ايمان و كفر قرار دارند بى شباهت به حالت خواب نيست، در حالى كه مؤمنان پيشرو، و كافران فوق العاده بدكار در آنجا كاملا هوشيارند و متنعم به نعمتها و يا گرفتار انواع عذابند.
بعضى نيز احتمال داده اند كه هول و وحشت قيامت به اندازه اى است كه عذاب برزخى در مقابل آن همانند خواب آرامى بيش نيست .
كلمه (بعث) به معناى بپا داشتن است. و كلمه (مرقد) اسم محل (رقاد خواب) است، و مراد از آن قبر است. و اگر كفار در قيامت مى گويند (ما وعد الرّحمن) و از خدا به رحمان تعبير مى كنند، براى اين است كه به نوعى از خدا بخواهند بر آنان رحم كند، چون همين ها بودند كه در دنيا مى گفتند: (و ما الرّحمن).
سوره ۲۵: الفرقان
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ﴿۶۰﴾
و هنگامي كه به آنها گفته شود براي خداوند رحمان سجده كنيد ميگويند رحمان چيست؟! (ما اصلا رحمن را نميشناسيم) ما براي چيزي سجده كنيم كه تو به ما دستور ميدهي. (اين سخن را ميگويند) و بر نفرتشان افزوده ميشود! (۶۰)
و اينكه از در تعجب گفتند: (واى بر ما، چه كسى ما را از خوابگاهمان بپا داشت؟) اساسش همان انكار معاد است كه در دنيا مى ورزيدند و در دل از روز جزا غفلت داشتند، و همواره مستغرق در هواها بودند، وقتى به طور ناگهانى سر از قبر درمى آورند و به سرعت به طرف محشر مى روند، به عالمى كه جز عذاب شر، انتظار ديگرى در آن ندارند، ناگزير دچار فزع اكبر و دهشتى مى گردند كه حتى كوهها تاب تحمل آن را ندارد، و به همين جهت طبق عادت و رسمى كه در دنيا در هنگام برخورد به خطر داشتند، اولين عكس العملى كه نشان مى دهند، گفتن واويلا است، آنگاه مى پرسند: چه كسى آنان را از مرقدشان برانگيخت ؟ و اين بدان جهت است كه دهشت، آنان را از توجه به هر چيز ديگرى غافل مى سازد.
بعد از گفتن واويلا، و بعد از پرسش از اينكه چه كسى آنان را از مرقدشان برانگيخته ؟ به يادشان مى افتد كه در دنيا فرستادگان خدا همواره وعده حق را درباره بودن روز بعث و جزا تذكرشان مى دادند، آن وقت شهادت مى دهند به حق بودن آن وعده ها و خود را پناهنده رحمت خدا مى كنند و مى گويند: (اين همان بعث و جزايى بود كه رحمان وعده مى داد).
همين گفتارشان نيز از در نيرنگ و كيدى است كه: در دنيا به آن خو گرفته بودند، هر وقت دشمن بر آنان غلبه كرد، شروع مى كردند به تملق و اظهار ذلت و اعتراف به ظلم و تقصير. و در آخر با جمله (و صدق المرسلون) حقانيت رسولان را تصديق مى كنند.
ولى بعضى از مفسرين …براى دفع اين اشكال كه چگونه كسى كه نمى داند چه كسى او را زنده كرده خودش مى گويد رحمان زنده كرده گفته اند: جمله (هذا ما وعد الرّحمن...) جوابى است كه: خدا و يا ملائكه و يا مؤمنين از سؤال كفار كه گفتند: (چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت)؟ داده اند.
و بر خواننده پوشيده نيست كه اين تفسير خلاف ظاهر آيه است.... و اگر جمله (هذا ما وعد الرّحمن) جواب خداى سبحان و يا ملائكه از سؤال كفار باشد كه پرسيدند: (من بعثنا من مرقدنا) بايد در جواب آن كه سؤال از فاعل است، فاعل معرفى شود، نه فعل فاعل ؛ چون آنها پرسيدند: (چه كسى ما را از مرقدمان برانگيخت ) بايد بفرمايد: (رحمان )، نه اينكه بفرمايد: (اين آن وعدّه اى است كه رحمان مى داد).
و توجيهى كه بعضى در مقام رد اين اشكال كرده اند كه: (اين تعبير براى آن است كه كفرشان را به رخشان بكشد و بر آن، ملامتشان كند، علاوه بر اين اشاره به فاعل هم دارد) فايده اى ندارد.
«رقود»؛ يعني خواب, خواب به اين معنا كه در دنيا داريم نيست؛ ولي خواب به اين معنا كه توجه ندارند و حكم خواب بر آنها بار است؛ فقط چند گروه هستند كه در برزخ بيدارند و باخبرند.
تعبير به مرقد كه ميگويند: ﴿مَنْ بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هذَا﴾ «مرقد»؛ يعني خوابگاه.
«رقود» در قبال بيداري است ﴿تَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ ميپنداشتي بيدارند، در حالي كه در خواب فرو رفته بودند﴾[30] شما خيال میکنيد که اينها بيدارند؛ ولی اينها خوابند، در جريان سوره «کهف» گذشت که نمای اينها نمای انسان بيدار است؛ ولی اينها خواب هستند. «يَقْظَان»؛ يعني بيدار, «راقد»؛ يعني خواب و «مرقد»؛ يعني خوابگاه. براي خيليها برزخ در حدّ «مرقد» است، البته براي خواص اينطور نيست آنها آگاه و باخبر و مستبشِر هستند و مانند آن. اينها وقتي بيدار شدند خيال ميكنند؛ نظير خواب دنياست که ميگويند چه كسي ما را بيدار كرده است؟ ….پاسخ اين است كه اين ديگر دنيا نيست كه شما خواب بوديد و بيدار شديد، اين صحنهاي كه شما ميبينيد اين همان چيزي است كه خدا وعده داد و گفت بعد از مرگ حيات اُخرايي هست, اين همان است.
درباره فرعون و امثال فرعون اين چنين نيست كه اينها در خواب باشند…
سوره ۴۰: غافر
النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿۴۶﴾
[اينك هر] صبح و شام بر آتش عرضه مى شوند و روزى كه رستاخيز بر پا شود [فرياد مى رسد كه] فرعونيان را در سخت ترين [انواع] عذاب درآوريد (۴۶)
… اما كافران عادي و مؤمنان عادي بعد از اينكه دوران برزخ را گذراندند ـ حالا آن را ديگر خود ذات اقدس الهي ميداند كه دوران برزخ چه مدت است ـ يعني عذاب يا رفاه محدود را گذراندند، طبق روايتي «يُلْهَى عَنْهُمْ» اينها را فعلاً رها ميكنند تا اينكه در قيامت به حسابشان برسند; لذا برزخ براي اينها مرقد ميشود. اينها وقتي بيدار شدند ميگويند چه كسي ما را از مرقد و خوابگاه و بسترمان بيدار كرده؟ …
https://tamhis.ir/lessons/holy-quran/anthropology/14218/
برزخ هر کسی به نسبت دنیایش بینهایت است، و قیامت همان فرد هم نسبت به برزخش باز بینهایت است. هرکسی که وارد برزخش شد، در عظمت آن را بینهایت برابر دنیا میداند، و زمان دنیا را یک آن و لحظه ای در برابر حیات برزخیش میبیند. همینطور این فرد وقتی وارد صحنه قیامتش شود، برزخش را در برابر آن حیات قیامتیش یک لحظه و آنی می یابد…
هر کسی از دنیا پا بیرون میگذارد، … مواجه با یک عالم بی نهایت میشود.…. مواجه میشود با یک عالمی که این حدود را ندارد. وقتی این حدود را ندارد، برای او بی نهایت است…
قیامت هم نسبت به عالم برزخ همین سنخ است. تازه میفهمد از یک عالم محدودی وارد عالم بی نهایت شده است….
دنیا نسبت به برزخ، خواب است در برابر بیداری، و برزخ هم در برابر قیامت، خوابیست در برابر بیداری بالاتر.
همانطور که الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا، وقتی وارد برزخ میشوند تازه بیدار میشوند. همچنین این رابطه هشیاری و ادراک بالاتر در حیات برزخی نسبت به دنیا، در حیات قیامتی هم نسبت به برزخ و دنیا، در مَثَل خواب و بیداری است. حیات دنیا نسبت به حیات برزخی، مثل غفلت خواب در برابر هشیاری و بیداری است، که وقتی وارد برزخش میشود گویی تازه بیدار شده است. و همین رابطه میان قیامت و برزخ است که برزخ مثل خوابی است و قیامت مثل بیداری از آن خواب است…
ظهور «يوم الحسرة» بعد از نفخ دوم
… اين ﴿يَا وَيْلَنَا﴾ی آنها براي اين است كه روز, روز حسرت است؛ يكي از اسماي روز قيامت «يَوْمُ الْحَسْرَة»[11]است.
https://fa.wikishia.net/view/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
چون همگان «متحسّر»((مُ تَ حَ سِّ)حسرت خورنده) هستند؛ بدان «متحسّر» هستند كه چرا بد كردند و نيكان هم متحسّر هستند كه چرا نيكي آنها كم بود…
http://www.sunword.blogfa.com/post/2
اين مطلب بعدي كه آيا كلام خود برزخيهاست كه زنده شدند و وارد قيامت شدند يا كلام ذات اقدس الهي است، بين اهل تفسير اختلاف است. نظر سيدناالاستاد و برخي از اهل تفسير اين است كه اين تتمّه ﴿قَالُوا﴾ … که «مقول» اينهاست. برخيها خواستند بگويند که ﴿هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ﴾ كلام الهي است که آن برهان ميخواهد. ظاهر اين اتصال و سياق اين است كه همه اينها «مقولِ» اهل قيامت هستند كه تازه زنده شدند.