(22) وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ
(22) وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ
(۲۲) چه كسي ستمكارتر است از آنكس كه آيات پروردگارش به او تذكر داده شده و او از آن اعراض كرده، مسلما ما از مجرمان انتقام خواهيم گرفت.
در قبال اين مردان الهي، كسانياند كه وقتي آيات الهي براي اينها بازگو شد و اينها متذكّر شدند به جاي تنبّه،رو برگرداناند
تذكره مسبوق به نسيان است
نسيان مسبوق به علم است
علم با همان ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا به او شر و خیر او را الهام کرد﴾ حاصل شده است يعني انسان با سرمايه معرفت ديني خلق شد بعد فراموشش ميشود بعد انبيا تذكره ميدهند ﴿فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ پس تذكر ده تو فقط تذكر دهنده اي﴾ [19] اين است ﴿لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ ما قرآن را براي يادآوري آسان كرديم﴾ [20] اين است و مانند آن.
فرمود: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ﴾ در برابر آن مردان الهي كه فرمود: ﴿فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُم﴾ بعد فرمود پاداش اينها بهشت است و مانند آن،در برابر اين مجرمين فرمود: ﴿إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ﴾
اينها در حقيقت كسانى هستند كه نه مواهب و نعمتهاى الهى در آنها مؤ ثر افتاده ، و نه عذاب و بلاى هشدار دهنده او، بنابر اين ظالمتر از اينها كسى نيست.
روشن است كه با توجه به آيات گذشته منظور از (مجرمان ) در اينجا منكران مبدء يا معاد و گنهكاران بى ايمان است .
در آيات قرآن بارها گروهى به عنوان (اظلم ) (ظالمترين افراد) معرفى شده اند، هر چند تعبيرهاى آن مختلف است ، اما در واقع همه به ريشه كفر و شرك و بى ايمانى بازمى گردد، بنابر اين مفهوم (ظالمترين ) كه به اصطلاح صفت عالى است ، خدشه دار نمى شود.
ضمنا بايد توجه داشت تعبير به (انتقام ) از نظر لغت عرب به معنى (مجازات كردن ) است ، هر چند مفهوم (تشفى قلب ) (فرونشاندن سوز درون ) در مفهوم اين كلمه در استعمالات روزمره افتاده است ولى در معنى اصلى لغوى آن وجود ندارد. لذا اين تعبير در مورد خداوند بزرگ در قرآن مجيد كرارا به كار رفته ، در حالى كه او برتر و بالاتر از اين مفاهيم است او فقط از روى حكمت كار مى كند.