اولوا العلم و اوتوا العلم
أُو۟لُوا۟ ٱلْعِلْمِ
سوره 3: آل عمران
شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلْمَلَٰٓئِكَةُ وَأُو۟لُوا۟ ٱلْعِلْمِ قَآئِمًۢا بِٱلْقِسْطِ ۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْحَكِيمُ (۱۸)
خداوند، گواهي ميدهد كه معبودي جز او نيست، و فرشتگان و صاحبان دانش، گواهي ميدهند، در حالي كه (خداوند در تمام عالم) قيام به عدالت دارد، معبودي جز او نيست، كه هم توانا و هم حكيم است.
در اين آيه ، دانشمندان واقعى در رديف فرشتگان قرار گرفته اند و اين خود امتياز دانشمندان را بر ديگران اعلام مى كند، و از آيه استفاده مى شود كه امتياز دانشمندان از اين نظر است كه در پرتو علم خود، به حقايق اطلاع يافته و به يگانگى خدا كه بزرگترين حقيقت است معترف اند.
روشن است كه آيه ، همه دانشمندان (اهل تزکیه) را شامل مى شود و اگر در بعضى از روايات كه در ذيل اين آيه وارد شده ((اولوا العلم )) به ائمه اطهار (عليه السلام ) تفسير شده از اين نظر است كه آنان ، روشن ترين مصداق ((اولوا العلم )) هستند.
قرآن كريم به كساني «اولوا العلم» ميگويد كه علم در آنان رسوخ دارد و ايشان نيز در علم راسخاند و افزون بر اينكه خود به يگانگي خدا گواهي ميدهند، جامعه را نيز به سوي يكتاپرستي مي برند.
مقام «اولوا العلم» با عالم و دانشمند تفاوت دارد، چون برخي عالمان اهل بغياند: ﴿اِلاّمِن بَعدِ ما جاءَهُمُ العِلمُ بَغيًا بَينَهُم آنها پراكنده نشدند مگر بعد از علم و آگاهي، و اين تفرقه جوئي بخاطر انحراف از حق (تعدی و ظلم) بود) 1 و نه تنها به وحدانيت حق شهادت نميدهند، زمينه ساز اختلاف و پيدايش مذاهب و فِرَق گوناگون هستند.
بارزترين مصداق ﴿اُولوا العِلم﴾ انبيا و اوليا و عترت اطهار(عليهمالسلام) هستند.
مقام ﴿اولوا العلم﴾ نه با تحصيل و تدريس صرف، بلكه با تعليم همراه تزكيه حاصل ميشود، زيرا در بيشتر موارد، پس از ذكر استغفار از ﴿اُولوا العِلم﴾ نام برده شده است؛ مانند اينكه در آيه پيشين ابتدا ﴿والمُستَغفِرينَ بِالاَسحار﴾؛ آنگاه در آيه مورد بحث از ﴿اُولوا العِلم﴾ ياد شده؛
http://www.parsquran.com/data/show.php?sura=3&ayat=16&user=far&lang=far&tran=2
نيز پس از ذكر نماز شب يكسان نبودن عالم و جاهل گوشزد شده است:
سوره 39: الزمر
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ
[آیا چنین انسان کفران کننده ای بهتر است] یا کسی که در ساعات شب به سجده و قیام و عبادتی خالصانه مشغول است، از آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امید دارد؟ بگو: آیا کسانی که معرفت و دانش دارند و کسانی که بی بهره از معرفت و دانش اند، یکسانند؟
بنابراين عالمي كه اهل شب زنده داري و نيز از مستغفران در اسحار نباشد، مشمول ﴿اُولوا العِلم﴾ و ﴿يَعلَمون﴾ نيست، بلكه ممكن است مصداق ﴿لا يَعلَمون﴾ باشد.
اوتوا العلم
سوره 29: العنكبوت
بل هو آيات بينات فى صدور الذين اوتوا العلم و ما يجحد بآياتنا الا الظالمون (49)
بلکه این قرآن، آیات روشنی است در سینه کسانی که به آنان معرفت و دانش عطا شده است؛ و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی کنند.
در روايات زيادى كـه از طـرق أهـل بـيـت (عـليـهـم السـلام ) وارد شـده ايـن آيـه بـه ائمه اهـل بـيـت (عـليـهـم السـلام ) تفسير شده است ، اين نه به معنى انحصار است ، بلكه بيان مصداق روشنى است براى (الذين اوتوا العلم ).
و اگر مى بينيم در بعضى از روايات ، تصريح شده به اينكه منظور خصوص امامان است در حـقيقت اشاره به مرحله كامل علم قرآن مى باشد كه در اختيار آنها است و هيچ مانعى ندارد كه علما و دانشمندان بلكه توده هاى فهميده مردم بهره اى از اين علوم قرآن داشته باشند.
ضـمـنا اين آيه نشان مى دهد كه علم و دانش منحصر به آنچه در كتاب و از محضر استاد مى خـوانـنـد و مـى آمـوزنـد نـيست ، چرا كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) طبق صريح آيـات گذشته به مكتب نرفت و خط ننوشت ولى برترين مصداق (الذين اوتوا العلم ) بـود، پـس در ماوراى علم رسمى ، علمى است برتر و والاتر كه از سوى پروردگار به صورت نورى در قلب آدمى القاء مى شود كه أَلْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللّهُ فِى قَلْبِ مَنْ يَشآءُ (علم، نورى است كه خداوند به قلب هر كس كه بخواهد مى افكند.) و اين جوهره علم است ، و علوم ديگر پوسته علم .
در قبال مبطلون, مردان الهياند همانطوري كه در جريان قارون فرمود: ﴿قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَالَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ﴾ در قبالش ﴿قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ﴾
http://www.parsquran.com/data/show.php?sura=28&ayat=76&user=far&lang=far&tran=2
اينجا هم در قبال مبطلون, مردان الهياند عالمان ديناند اين آيات در سينه عالمان دين هر كدام يك بيّنه است ﴿بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ﴾ چندين روايت از ائمه(عليهم السلام) است كه «نحن الذين في صدورنا كذا و كذا» [11] خب اين براي آن مراحل عاليه است اما مراحل وسطا و ميانياش هم براي علماست.
اين همه روایاتی که ائمه فرمودند: «نحن» اين درصدد حصر نيست وگرنه همان وقتي كه اين آيات نازل شده بود كه ائمه(عليهم السلام) نبودند در عالَم غيب حضور داشتند.
مرحله كامل براي آنهاست اما شاگردان آنها هم كاملاً ميتوانند تشخيص بدهند.
﴿بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ﴾ اين عالمان راستين كسانياند كه مطابق سورهٴ مباركهٴ «اعراف» اوصاف وجود مبارك حضرت را در تورات و انجيل خوانده بودند بعد آن اوصاف را بر حضرت منطبق ميبينند اينها عالمان ديناند كه اهل بطلان و انحراف و انصراف و كفر و جحود نيستند اينها مطابق سورهٴ مباركهٴ «اعراف» حضرت را شناخته بودند ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّورَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ آنها كه از فرستاده (خدا) پيامبر «امي» پيروي ميكنند كسي كه صفاتش را در تورات و انجيلي كه نزدشان است مييابند و آنها را به معروف دستور ميدهد و از منكر باز ميدارد﴾ [16] كذا و كذا اين علامتها و نشانههاي حضرت را در تورات و انجيل ديده بودند آن علامت را كه ميدانستند, در وجود مبارك حضرت يافتند لذا اين قرآن بر آنها آيات بيّن شد پس هم ﴿فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ﴾ از علماي اهل كتاب اينچنين بود, هم ﴿فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ﴾ از مردان الهي نظير سلمانها, اباذرها كه بيتعصّباند اينچنين است جامع و كامل و تام اينها البته ائمهاند كه وجود مبارك حضرت به سينه مطهّرش اشاره كرد فرمود اين سينهها مراد است. [17]
کلماتی مثل مومنین, مخلصین, صاحبان علم, ... مطمئنا مصداقش پیامبران و امامان میباشد ولی محدود کردن آن کلمات, فقط به آنها نیز خطا میباشد. شاید منشاء این خطا, گمان به این باشد که اینها فقط یک سطح خاص است در حالیکه این کلمات دارای سطوح متفاوتی است بالا وپایین میباشد. مثل کلمه مؤمن, ما مؤمن هستیم پیامبر هم مؤمن هست ولی این کجا و آن کجا.
سوره 28: القصص
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۴﴾
چون به توانایی [جسمی و عقلی] خود رسید و رشد و کمال یافت، به او حکمت و دانش دادیم؛ و این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.