﴿۲۱۸﴾ الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ

﴿۲۱۸﴾ الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ 

همان كسي كه تو را به هنگامي كه (براي عبادت) بر مي‏خيزي مي‏بيند. 

 

 

آن خداى آگاه و دانايى كه تو را به هنگامى كه از جايگاه يا بستر خود براى نماز بر مى‏خيزى، مى‏بيند و چه تنها باشى و يا به همراه ديگران از حال تو آگاه است.

به باور «ابن عباس» منظور اين است كه: او به هنگام برخاستن تو براى نماز تو را مى‏نگرد.

According to one interpretation, when thou standest [to pray] refers to the night vigil prayer ( tahajjud; see the introduction to Sūrah 73), which many consider to have been at one time an obligatory act in Makkah that was later made supererogatory; see 73:20c .

The purpose of the Prophet's standing up in this holy verse is either to stand for prayer or to stand for warning and preaching.

Imam Baqir (as) said:

“The purpose is to rise for the subject of prophethood.”

  خب بعد فرمود تكيه‌گاه تو خدايي باشد كه هم قدرت دارد هم مهرباني و عنايت ويژه دارد و تو را در بين نمازگزارها مي‌بيند ﴿ الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ ٭ وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ﴾. روٴيت الهي و نظر الهي دو قسم است يك روٴيت عام رحماني است كه خب همه را مي‌بيند ديگر اين ﴿بِكُلِّ شَي‌ءٍ بَصِيرٌ﴾ [5] است.

يك روٴيت ويژه است كه نظر تشريفي است. ذات اقدس الهي يك عدّه را نگاه نمي‌كند با يك عدّه حرف نمي‌زند با اينكه ﴿بِكُلِّ شَي‌ءٍ بَصِيرٌ﴾ است فرمود: ﴿وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾ [6] يك نظر تشريفي است ديگر خداي سبحان يك عدّه را نگاه مي‌كند يك عدّه را نگاه نمي‌كند با اينكه او ﴿بِكُلِّ شَي‌ءٍ بَصِيرٌ﴾ است. اينكه فرمود: ﴿يَرَاكَ﴾ تو را مي‌بيند يعني روٴيت تشريفي دارد يعني ﴿فانك بِأَعْيُنِنَا﴾ [7] است نظير اينكه به حضرت نوح فرمود تو در ديد ما هستي [8] خب همه چيز در ديد خداي سبحان است امّا وقتي خدا ميفرمايد ما شما را مي‌بينيم يعني نگاه تشريفي داريم

﴿۱۵﴾ قَالَ كَلَّا فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا إِنَّا مَعَكُمْ مُسْتَمِعُونَ

﴿۱۵﴾ قَالَ كَلَّا فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا إِنَّا مَعَكُمْ مُسْتَمِعُونَ 

 

فرمود چنين نيست (آنها كاري نمي‏توانند انجام دهند) شما هر دو با آيات ما (براي هدايت آنان) برويد ما با شما هستيم و (سخنانتان را) مي‏شنويم. (۱۵)

ذات اقدس الهي با يك جمله كوتاه به هر دو پاسخ داد اين تعبير ﴿كَلّا﴾ يعني هيچ كدام از اين اعذار چهارگانه مانع نيست اينكه گفتي برادرم را بفرست ﴿فَاذْهَبَا﴾ اين تثنيه يعني قبول كردم او را پيغمبر قرار دادم به همراه تو هم مي‌فرستم ﴿فَاذْهَبَا﴾

 عرض كرد من چهارتا عذر دارم ﴿رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ﴾ عذر اول, دوم اينكه ﴿وَيَضِيقُ صَدْرِي﴾ سوم اينكه ﴿وَلاَ يَنطَلِقُ لِسَانِي﴾ چهارم اينكه ﴿وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ﴾

إِنَّا مَعَكُم مُسْتَمِعُونَ ما همه جا حاضريم گاهي تعبير «إنّي» لازم است گاهي تعبير «إنّا» لازم است حالا اين متكلّم مع‌الغير به لحاظ اينكه مدبّران الهي جنود الهي در خدمت حضرت‌اند يا نه, ما مقتدرانه [حاضريم] گاهي تعبير به «نحن» است گاهي تعبير به «إنّا» است متكلّم مع‌الغير

﴿فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا﴾ شما معجزات داريد نه اينكه من به شما معجزه دادم رهايتان كنم حدوثاً و بقائاً هم با شما هستم ﴿إِنَّا مَعَكُم مُسْتَمِعُونَ

ما حضور داريم حاضريم با شما دو نفر براي تأييد, حاضريم با او براي اهلاك لذا جمع آورده نفرمود «معكما» [بلكه فرمود] من هر دو جا حاضرم چون سه قِسم معيّت در قرآن كريم هست

 يك معيّت مطلقه است كه ﴿هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ﴾[32] مع كلّ انسان است

 يك معيّت خاصّه و ويژه است كه آن معيّت خاصّه و ويژه براي مؤمنين است ﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا﴾,[33] ﴿إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾[34] اين معيّت خاصّه با ديگران نيست ﴿كَلّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ﴾,[35] ﴿إِنَّ اللّهَ مَعَنَا﴾[36] حرف موساي كليم اين بود حرف وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) در جريان غار اين طور بود

 يك معيّت خاصه است كنار كافر و مشرك است كه همان جا اينها را خفه كند اين معيّت قهّاريه است كه ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ﴾[37]

اينجا كه فرمود: ﴿إِنَّا مَعَكُم﴾ تلفيقي از دو قسم معيّت است با شما هستم براي تأييد, با فرعون هستم براي اهلاك كه ذات اقدس الهي همان جا او را هلاك كند.

كلمه (استماع ) به معناى گوش دادن به كلام و گفتار است و اين تعبير كنايه از اين است كه خداى تعالى در گفتگوى آن دو با قوم فرعون حاضر است و كمال عنايت را به آنچه ميان آنان جريان مى يابد دارد، همچنان كه در آيات اين داستان در سوره طه فرموده : (لا تخافا اننى معكما اسمع و ارى ).

سوره ۲۰: طه - جزء ۱۶ - ترجمه مکارم شیرازی

اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي ﴿۴۲﴾

تو و برادرت با آيات من به سوي فرعون برويد، و در ياد من كوتاهي نكنيد. (۴۲)

وَني يعني سستي, «تَنيا» نهي آمده رويش يعني سستي نكنيد در اقامه نام من و ياد من

در آیه ۶۲ سوره شعرا آن دو نکته از زبان حضرت موسی بیان میشود کلا و مع

قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ ﴿۶۲﴾

(موسي) گفت: چنين نيست، پروردگار من با من است، به زودي مرا هدايت خواهد كرد. (۶۲)