عدل الهی, حسن و قبح عقلی و شرعی
اگر فرض کنیم خداوند سبحان مرتکب ظلم گردد، با سه احتمال رو به رو خواهیم بود:
الف: یا این عمل ناشی از جهل است. که این با علم الهی, علم مطلق الهی ناسازگار است.
ب: یا این عمل از نیاز و فقر سرچشمه میگیرد. و در بحث غنی بودن خداوند ثابت شده که خداوند غنی مطلق است.
(یا توانایی انجام عدل را ندارد,که با قادر بودن خدا در تناقض است )
ج: یا ظلم، مقتضای ظلم است. با اینکه در بحث حسن و قبح عقلی ثابت شد که خداوند فعل زشت و قبیح انجام نمیدهد و تمام افعال خداوند عادلانه است.
https://www.aparat.com/v/z987csk
حسن و قبح عقلی
حسن و قبح عقلی مقابل حسن و قبح شرعی بوده و به این معنا است که عقل به طور مستقل و بدون کمک شارع ، حسن و قبح (خوبی و بدی) افعال را درک میکند، مانند: درک خوبی و بدی عدالت و ظلم .[۱]
اشاعره (اشاعره در معنای عام به سنت گرایان یا اهل سنت و جماعت گفته میشود، یعنی آنان که در برابر خردگرایان معتزلی، بر نقل (= قرآن و سنت ) تأکید میورزند و نقل را بر عقل ترجیح میدهند.)، حسن و قبح عقلى را انکار کرده و گفته اند: عقل نسبت به حسن و قبح افعال حکمى ندارد؛ بلکه آنچه را که شارع تحسین کرده، حَسَن و آنچه او تقبیح کرده، قبیح است. بنابراین، چنانچه شارع به عکس حکم کند و قبیح را حَسَن و حَسَن را قبیح قرار دهد، حقیقت فعل نیز منقلب مىشود؛ یعنى قبیح، حَسن و حَسن قبیح مىگردد. آنان در تأیید نظریه شان نسخ را مطرح کرده اند که شارع با نسخ، حرامى را واجب یا واجبى را حرام مى گرداند.
در مقابلِ اشاعره، امامیه (معتقدین به امامت ائمه دوازدگانه) معتقدند:
افعال، قطع نظر از حکم شارع، داراى حسن و قبح ذاتی اند. برخى افعال در ذات خود حَسن، و برخى دیگر قبیح و برخى، نه حَسن و نه قبیح اند. و شارع مقدس امر نمى کند جز به حَسن، و نهى نمى کند جز از قبیح؛ از این رو، خداوند به راستگویی امر کرده است؛ زیرا راستگویی ذاتا نیکو است و از دروغگویی نهی کرده است؛ چون دروغگویى ذاتاً قبیح است.
https://www.makaremshirazi.net/maaref/fa/article/index/414830/%D8%B9%D8%AF%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%C2%AB%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%88-%D9%82%D8%A8%D8%AD-%D8%B9%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%8C-%D9%88-%D8%B4%D8%B1%D8%B9%DB%8C%C2%BB