(42) وَ خَلَقْنَا لَهُم مِن مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ

(۴۲) و براي آنها مركبهاي ديگري همانند آن آفريديم.

و براى اينكه توهم نشود كه تنها مركب خداداد كشتيهاست در آيه بعد مى افزايد: (و ما براى آنها مركبهاى ديگرى مانند آن آفريديم ) (و خلقنا لهم من مثله ما يركبون).

مركبهائى كه در خشكى يا در هوا و فضا راه مى رود، و انسانها و وسائل آنها را بر دوش خود حمل مى كند.

گرچه بعضى اين آيه را تفسير به خصوص شتر كرده اند كه (كشتى صحرا) نام گرفته، و بعضى به همه چهارپايان، و بعضى به هواپيماها و سفينه هاى فضائى كه در عصر ما اختراع شده (و تعبير به (خلقنا) در مورد آنها از اين نظر است كه مواد و وسائل آن قبلا آفريده شده است). ولى اطلاق تعبير آيه مفهوم وسيعى را ترسيم ميكند كه همه اينها و غير اينها را فرا مى گيرد.

البته در بعضى از آيات قرآن كرارا (انعام) (چهار پايان) در كنار (فلك) (كشتيها) قرار گرفته است، مانند:

سوره ۴۳: الزخرف

وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ ﴿۱۲﴾

و همان كسي كه همه زوجها را آفريد، و براي شما از كشتيها و چهارپايان مركبهائي قرار داد كه بر آن سوار شويد. (۱۲)

و نيز در آيه:

سوره ۲۳: المؤمنون

وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿۲۱﴾

و براي شما در چهارپايان عبرتي است، از آنچه در درون آنها است (از شير) شما را سيراب مي‏كنيم و براي شما در آنها منافع فراواني است و از گوشت آنها مي‏خوريد. (۲۱)

وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ﴿۲۲﴾

و بر آنها و بر كشتيها سوار مي‏شويد. (۲۲)

ولى اين آيات نيز منافاتى با عموميت مفهوم آيه مورد بحث ندارد.

مراد از اين جمله - به طورى كه ديگران تفسير كرده اند - چارپايان است، چون در جاى ديگر، كشتى و چارپايان را با هم آورده و فرموده: (وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ (سوره ۴۳: الزخرف) ) و نيز فرموده: (و عليها و على الفلك تحملون سوره ۲۳: المؤمنون).

بعضى كشتى را در آيه قبل حمل بر كشتى نوح، و آيه مورد بحث را حمل بر كشتى ها و زورق ها و بلم هاى ديگر كرده اند كه بشر بعد از كشتى نوح براى خود درست كرده. و اين تفسير تفسيرى است بد و بى معنا.

و نظير آن، تفسير آن كسى است كه جمله مورد بحث را به شتر تنها معنا كرده. و چه بسا مفسرينى كه جمله مورد بحث را كه مى فرمايد: (و براى شما از مثل كشتى چيرهاى ديگرى خلق كرديم كه بر آن سوار مى شويد) حمل بر طياره و سفينه هاى فضايى عصر حاضر كرده اند. و ليكن تعميم دادن آيه بهتر است.

تنها از «شمس» و «قمر» نيستند كه اينها بهره مي‌برند، ما نعمت‌هاي ديگر هم به آنها داديم؛ بخشي از نعمت‌هايي كه مربوط به تغذيه و اينهاست در كشاورزي بازگو كرديم، بخشي هم مربوط به حمل و نقل است. اين جريان حمل و نقل را چه در سوره «مؤمن»؛ يعني همان «غافر»[9] و چه در اين سوره و چه در بخش‌هاي ديگر مي‌فرمايد ما وسايل حمل و نقل را ذكر كرديم، در سوره مباركه «نحل» هم آمده است؛ در سوره «نحل» فرمود ما مشكلات شما را به وسيله دام‌ها و مانند آن حل كرديم، كاري كه مقدور خود شما نبود و خودتان را به زحمت مي‌توانستيد آن‌جا ببريد، چه اينكه بارهايتان را ببريد ﴿وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ آنها بارهاي سنگين شما را به شهري كه جز با مشقت زياد به آن نميرسيد حمل ميكنند﴾؛[10]در سوره مباركه «نحل» اين است كه ما اين دام‌ها را براي شما آفريديم كه هم ظرافت و جمال شما را تأمين كند، براي اينكه آنها كه دامدار هستند مي‌دانند صبح‌ها كه اين برّه‌ها را از مادرها جدا مي‌كنند …. در عصر كه مادرها برمي‌گردند و برّه‌ها هم برمي‌گردند، هركدام مادر خودش را مي‌شناسد و هر مادري بچه خودش را مي‌شناسد و همه صداکنان به طرف مادرهايشان مي‌روند ـ بدون اينكه اشتباه كنند ـ فرمود يك منظره زيبايي است براي شما كه اين در اوايل سوره مباركه «نحل» به اين صورت گذشت كه فرمود:

http://www.parsquran.com/data/show.php?sura=16&ayat=5&user=far&lang=far&tran=2

﴿وَ الْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْ‌ءٌ وَ مَنَافِعُ وَ مِنْهَا تَأْكُلُونَ و چهار پايان را آفريد در حالي كه براي شما در آنها وسيله پوشش و منافع ديگر است و از گوشت آنها ميخوريد.٭ وَ لَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ و در آنها براي شما زينت و شكوه است به هنگامي كه به استراحتگاه شان باز ميگردانيد و هنگامي كه (صبحگاهان) آنها را به صحرا ميفرستيد.﴾؛[11]هم بامداد براي شما زيباست ـ اگر كسي رمه‌سرا را ديده باشد ـ و هم شامگاه, بعد فرمود اين چهارپايان؛ يعني اسب و استري كه براي شما آفريديم ﴿وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَي بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنفُسِ آنها بارهاي سنگين شما را به شهري كه جز با مشقت زياد به آن نميرسيد حمل ميكنند﴾ شما اين سفرهاي ييلاقي و قشلاقي را كه طي مي‌كنيد، خودتان اگر بخواهيد به تنهايي بدون وسيله نقليه از قشلاق به ييلاق برويد، با زحمت مي‌رويد و مقدورتان نيست که اين دامنه‌هاي كوه را طي كنيد، چه رسد به اينكه بارهايتان را ببريد…. اين «انعام» هم شما را جابه‌جا مي‌كنند و هم بارتان را… ﴿وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغَالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (و همچنين) اسبها و استرها و الاغها را آفريد تا بر آنها سوار شويد و هم مايه زينت شما باشد و چيزها (وسائل نقليه ديگري) مي ‏آفريند كه شما نمي‏دانيد!﴾.[12] در اين بخش از سوره مباركه «يس» هم مي‌فرمايد ما وسيله نقليه براي شما آفريديم، چه دريايي و چه صحرايي؛

﴿وَ خَلَقْنَا لَهُم مِن مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ﴾ تنها كشتي نيست، بلکه «انعام» هم همين‌طور است، وسايل نقليه ديگر هم هست. در سوره مباركه «نحل» فرمود: ﴿وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ و چيزها (وسائل نقليه ديگري) مي ‏آفريند كه شما نمي ‏دانيد﴾ اين ﴿وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾ شامل هواپيما مي‌شود, شامل اتومبيل‌ها مي‌شود, شامل سفينه‌هاي فضايي مي‌شود… اين ﴿مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾ ديروز, «ما نعلم» امروز است؛ بعدها هم ممكن است چيزهايي خداي سبحان خلق كند كه بشرِ امروز هم نمي‌داند.

منتها اين فكر قاروني بايد از ما زدوده شود… اين بشر با ﴿وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدَي و همان كس كه تقدير كرد و هدايت فرمود﴾ كارها را انجام مي‌دهد, بعد بگويد من خودم كشف كردم! اين همان اسلامي حرف زدن و قاروني فكر كردن است. شما قدري كه از جامعه فاصله بگيريد، برويد در فضاي بازتري و برويد در تقريباً آسمان اين كشورها، اين آيه را به خوبي و روشن درک می‌کنيد ﴿وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ و اكثر آنها كه مدعي ايمان به خدا هستند مشركند.[14]يك شرك رقيقي در هشتاد درصد مردم هست، تا كسي به قدرت مي‌رسد فوراً دور او جمع مي‌شوند, تا كاري انسان انجام مي‌دهد مي‌گويد خودم كردم, اگر قدري از جامعه فاصله بگيريد و بياييد بالاتر از جامعه و خوب اوضاع را نگاه كنيد، مي‌بينيد در هشتاد درصد مردم اين شرك رقيق هست؛ يعني اين آيه كاملاً گوياست ﴿وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾؛ اكثر مؤمنين مشرك هستند, اكثر مسلمان‌ها مشرك‌ هستند. اين حرف, حرف رايج خيلي از ماهاست که مي‌گوييم من خودم اين كار را كردم. مگر قارون غير از اين گفته بود؟ مگر قارون بيش از اين ادّعا كرده بود؟ آن حرف فرعون بود كه مي‌گفت: ﴿أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَي﴾،[15]اما اين گفت: ﴿إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَي عِلْمٍ عِندِي﴾[16] من خودم زحمت كشيدم پيدا كردم. قرآن مي‌فرمايد خودت را مي‌خواهي بشناسي من شناسنامه تو را مي‌گويم ﴿أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَىٰ آيا او نطفه‏ اي از مني كه در رحم ريخته مي‏شود نبود؟ سوره 75: القيامة﴾؛[17] شناسنامه تو اين است، شناسنامه تو در سوره «نحل» است ﴿وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئاً و خداوند شما را از شكم مادران خارج نمود در حالي كه هيچ نميدانستيد سوره ۱۶: النحل[18] و شناسنامه تو هم در دوران فرتوتي مشخص مي‌شود كه ﴿لِكَيْلاَ يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً به طورى كه بعد از [آن همه] دانستن [ديگر] چيزى نمى‏ دانند[19] جنابعالي اين هستيد، من خودم زحمت كشيدم پيدا كردم چيست؟! اگر گفتيد: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»[20]كه خدا فرمود: ﴿مَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ آنچه از نعمتها داريد همه از ناحيه خداست[21]در هر حال موحّدانه حرف زديد، اما گفتيد ما خودمان سي چهل سال دود چراغ خورديم شديم فقيه و شديم كذا و كذا اين همان حرف (قاروني) است.

مشكل اساسي بسياري از ماها اين است كه اسلامي حرف مي‌زنيم و قاروني فكر مي‌كنيم و مي‌گوييم اين براي ماست، به جاي اينكه شاكر باشيم و ‌بگوييم اين كار خداست كه به دست ما انجام شده است ﴿وَ مَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾ مي‌گوييم: ﴿إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَي عِلْمٍ عِندِي﴾ (که مومن و کافر نمیشناسد گاهی یک شخص مؤمن پدیده ای را کشف میکند گاهی یک شخص کافر)؛ در اين بخش‌ها فرمود: ﴿وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾ مبادا بگوييد سفينه فضانورد را من خلق كردم, مبادا بگوييد اين كشتي را بشر خلق كرد, مبادا بگوييد اتومبيل را بشر خلق كرد, بشر همان سه شناسنامه را دارد كه كاملاً مشخص شد. اينها كه در خانه سالمندان هستند همان‌هايي بودند كه ادعا داشتند. غرض اين است كه فرمود آنچه شما كرديد ما انجام داديم، حالا اختصاصي به وجود مبارك پيغمبر ندارد ﴿وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللّهَ رَمَي و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند﴾،[22] همه ما اين‌طور هستيم. اگر فيضي، راهي و علمي باشد فيض خداست كه از دست ما ظهور كرده است، اين ﴿وَ مَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ آنچه از نعمتها داريد همه از ناحيه خداست﴾ يك اصل كلي است، منتها براي حضرت, آن درجه عاليه ظهور كرده و براي ما درجات مياني و متوسط. فرمود در سوره «نحل» كه ﴿وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾، آن وقت هيچ كس ديگر با اين مبناي توحيدي نمي‌گويد من سفينه خلق كردم, من اتومبيل ساختم, من سلول‌هاي بنيادي را كشف كردم؛ مي‌گويد عنايت الهي از دست ما شده است. (قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ گفت اين از فضل پروردگار من است تا مرا آزمايش ‍ كند كه آيا شكر او را بجا مي‏آورم يا كفران مي‏كنم ؟)

در اين قسمت فرمود ما اين كارها را كرديم ﴿وَ خَلَقْنَا لَهُم مِن مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ﴾؛ ما ماشين را خلق كرديم, ما سفينه را خلق كرديم, ما كشتي را خلق كرديم, ما هواپيما را خلق كرديم؛ شما مجراي دست ما هستيد, مجراي فيض خدا هستيد با دستِ شما خدا اين كار را انجام مي‌دهد، اين ﴿الَّذِي قَدَّرَ فَهَدَي﴾[25] همين است. اينها كه به آلزايمر مبتلا مي‌شوند يك گوشه مغز آسيب مي‌بيند که در نتيجه «آنها که خوانده‌ام همه از ياد من برفت»،[26]

هیچم نماند در همه عالم به اتفاق

الا سری که در قدم یار می‌کنم

آن‌ها که خوانده‌ام همه از یاد من برفت

الا حدیث دوست که تکرار می‌کنم

(سعدی)

انسان همين است … اين‌طور نيست كه حالا انسان بگويد من مالك همه چيز هستم.

https://www.aparat.com/v/p2OGv

در عصر وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) كسي شبهه‌اندازي كرده يك مقدار خاك و آب را درون شيشه ريخته و درب آن را بسته، بعد از مدتي به صورت حشرات در آمده و گفت ـ معاذ الله ـ خالقي در كار نيست چون ما هم اين كار را كرديم، قدري خاك در شيشه ريختيم و قدري هم آب ريختيم، درب آن را هم بستيم حشرات پيدا شد؛ اين شبهه را در آن‌جا رواج داد، به عرض امام صادق(سلام الله عليه) رسيد. حضرت به او فرمود اگر تو اين كار را كردي بگو چندتا از حشرات مذكر است و چندتا از آنها مؤنث است، چندتا هستند، وزنشان چقدر است و اينها را به حالت اوّلي برگردان![27] اين ديد شهري كه امام صادق(سلام الله عليه) است جاي عوام‌فريبي نيست، فوراً بساط خود را جمع كرد و رفت.