(41) قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لاَ يَهْتَدُونَ

(۴۱) (سليمان) گفت تخت او را برايش ناشناس سازيد به بينم آيا متوجه مي‏شود يا از كساني است كه هدايت نخواهند شد.

 

 

 تَنكير در قبال تعريف است تعريف يعني «جعل الشيء معرفة» تنكير يعني «جعل الشيء نكرة» اين را شما نكره قرار دهيد ناشناس قرار دهيد ببينيم كه مي‌فهمد يا نمي‌فهمد

اين كار از سليمان جاي سؤال است كه چرا اين عرش را و اين تخت را دستور تغيير داد فرمود: ﴿نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا﴾

 منظورش از اين دستور، امتحان و آزمايش عقل آن زن بود

 اين آزمايش هوش شايد براي اين باشد كه وجود مبارك سليمان اگر بخواهد يمن را اداره كند چه بهتر كه به وسيله كسي كه مقبول مردم است اداره كند به او هم سِمتي بدهد كه اين برود ولي مسلماً متديّناً مؤمناً آن كشور خودش را اداره كند وگرنه اين آزمايش هوش بي‌جهت نمي‌تواند باشد

این مطلبی که آقای جوادی آملی بیان میکنند به نظرم کمی دور باشد زیرا هنوز ملکه سبا ایمان نیاورده است که بخواهیم در رابطه با حکومت یمن حرفی بزنیم که به دست ایشان باشد یا نه. الان مساله ایمان آوردن ملکه سبا است

شاید دلیلش این روایات از پیامبر(ص) باشد که: « إنا معاشر الأنبياء أمرنا أن نكلم الناس على قدر عقولهم. ما گروه پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئيم».

الكافي - الشيخ الكليني - ج ١ - الصفحة ٢٣

یعنی می خواست بداند که در چه سطحی باید با این شخص سخن بگوید. پادشاهان در قدیم و حتی حال حاضر  لزوما بر اساس میزان عقل یا تدبیر انتخاب نمی شدند بلکه ملاک مسئله وراثت بود 

 

These changes may have been removing some signs or jewels of the throne, or changing some colours of it, or the like.

 

For the Qur’anic sentence /’atahtadi/ (Does she follows the right way), there have also been mentioned two commentaries:

Some have said that the purpose was the recognition of her own throne, while some others have said that the objective was her being guided to the path of Allah by seeing this miracle. But the apparent of the verse leads to the first meaning, although the first meaning itself had been a premise for the second meaning.