(20) وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ

(۲۰) و اما كساني كه فاسق شدند (و از اطاعت پروردگارشان بيرون رفتند) جايگاه هميشگي آنها آتش است هر زمان بخواهند از آن خارج شوند آنها را به آن باز مي‏گردانند و به آنها گفته مي‏شود بچشيد عذاب آتشي را كه انكار مي‏كرديد!

لازمه اينكه فرمود: آتش، ماواى ايشان است اين است كه جاودانه در آتش باشند، و به همين جهت دنبالش فرمود (كلما ارادوا ان يخرجوا منها اعيدوا فيها - هر چه بخواهند از آن بيرون شوند به سوى آن برگردانده مى شوند).

و اينكه فرمود: (و قيل لهم ذوقوا عذاب النار الذى كنتم به تكذبون )، دليل بر اين است كه مراد از فاسقان، منكرين معادند، و اينكه منكرين معاد را در داخل آتش چنين خطابى مى كنند، براى شماتت ايشان است، چون خود ايشان همواره در دنيا مؤمنين را شماتت مى كردند، كه چرا شما به قيامت نديده ايمان داريد.

  در دنيا ممكن است يك وقت انسان مدتي گرفتار عذاب بشود اين عذاب براي او عادي مي‌شود ببينيد به تعبير جناب فخررازي اينها كه دستشان را گذاشتند در آب سرد خب آب كه سرد باشد اينها متأثّر مي‌شوند متأذّي مي‌شوند بعد كم كم دستشان كه كَرْخت شد به اصطلاح تخدير شد ديگر آن درد را حس نمي‌كنند [15] فرمود قيامت اين‌طور نيست كه حالا اگر چند سال بمانند تخدير بشوند عذاب را حس نكنند اينها ﴿كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ هرگاه پوستهاي تن آنها بريان گردد  پوستهاي ديگري به جاي آن قرار ميدهيم تا كيفر را بچشند [16] هست اين آيه هم قبلاً گذشت كه هر وقت بخواهند از شدت عذاب فرار كنند اينها را دوباره برمي‌گردانند  معلوم مي‌شود درد هست عذاب هست اين‌طور نيست كه تخدير بشوند

در آيات قبلي داشت ﴿مِنْ غَمٍّ﴾ اينجا ديگر ﴿مِنْ غَمٍّ﴾  ندارد

سوره ۲۲: الحج

كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿۲۲﴾

هر بار بخواهند از [شدت] غم از آن بيرون روند در آن باز گردانيده مى ‏شوند [كه هان] بچشيد عذاب آتش سوزان را (۲۲)

 

بار ديگر در اينجا مى بينيم كه عذاب الهى در برابر (كفر و تكذيب ) قرار گرفته (كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ) و ثواب و پاداش او در برابر (عمل ).

اشاره به اينكه (ايمان ) به تنهائى كافى نيست ، بلكه بايد انگيزه بر عمل باشد ولى (كفر) به تنهائى براى عذاب كافى است هر چند عملى همراه آن نباشد