(3) وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لاَ تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَي وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ
(3) وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لاَ تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَي وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لاَ يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماوَاتِ وَلاَ فِي الْأَرْضِ وَلاَ أَصْغَرُ مِن ذلِكَ وَلاَ أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ
(۳) كافران گفتند: قيامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد، بگو آري به پروردگارم سوگند كه به سراغ همه شما خواهد آمد، خداوندي كه از غيب آگاه است، و به اندازه سنگيني ذره اي در آسمانها و زمين از علم او دور نخواهد ماند، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه در كتاب مبين ثبت است.
﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لاَ تَأْتِينَا السَّاعَةُ﴾ اينها خيال ميكنند معاد اين است كه اين مردهها از قبرستان برگردند بيايند دنيا خب دنيا كه جاي آزمون است انسان دوباره به محلّ آزمون برنميگردد بايد به مقصد برود.
اينها ميگويند قيامت نيست شما سوگند ياد بكن بگو قيامت هست قسم به پروردگار من. سيدناالاستاد(رضوان الله عليه) يك مطلب لطيفي دارند براي قسمِ خدا، ميفرمايد قسم، در محكمه در مقابل بيّنه است كسي دليل دارد دليل اقامه ميكند ديگري بايد سوگند ياد كند.
اما قسمهاي خدا اين به بيّنه است نه در قبال بيّنه يك وقت كسي ميگويد الآن روز است ميگوييم به چه دليل روز است اين قسم ميخورد كه روز است يك وقت است نه، اشاره ميكند به آفتاب ميگويد قسم به اين آفتاب الآن روز است اين به دليل، قسم خورده نه به چيز ديگر، خدا به دليل قسم ميخورد ميفرمايد به ربوبيّت خدا قسم قيامت حق است يعني اگر او ربّ است, حساب دارد, بايد بپروراند, پرورش در اين است كه انسان بايد به مقصد برسد ﴿قُلْ بَلَي وَرَبِّي﴾ قسم به ربوبيّت خدا قيامت حق است يعني اگر او رب است خب يقيناً قيامت دارد پس چه چيزي را ميپروراند چه كسي را ميخواهد بپروراند تا كجا ميخواهد بپروراند هر كه هر چه كرد، كرد؟! اينطور نيست پس اين قسم، قسم به برهان است.
تكيه روى كلمه (رب ) بخاطر اين است كه قيامت از شؤون ربوبيت است ، چگونه ممكن است خداوند مالك و مربى انسانها باشد و آنها را در مسير تكامل پيش ببرد اما نيمه كاره رها كند و با مرگ همه چيز پايان گيرد، و زندگى او بى هدف و آفرينش وى هيچ و پوچ شود؟!
در سوره تغابن آيه 7 نيز روى همين وصف تكيه كرده ، مى فرمايد :
زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۷﴾
كافران پنداشتند كه هرگز برانگيخته نخواهند شد بگو آري به پروردگارم سوگند كه همه شما (در قيامت) مبعوث خواهيد شد، سپس آنچه را عمل ميكرديد به شما خبر ميدهند و اين براي خداوند آسان است. (۷)
شبهه ذرّات پراكنده
نه پراكندهگى ذرات بدن انسانها در زمين ، و نه آميختن آن با موجودات ديگر، و نه حتى ورود اين اجزاء در بدن ساير انسانها از طريق مواد غذائى هيچيك مشكلى براى اعاده آنها ايجاد نمى كند و او از تمام آنها به خوبى آگاه است .
نظير اين تعبير در سوره ق آيات 3 و 4 نيز آمده است آنجا كه مى گويد:
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ﴿۳﴾
آيا هنگامي كه ما مرديم و خاك شديم دو باره به زندگي باز ميگرديم ؟ اين بازگشتي است بعيد! (۳)
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ ﴿۴﴾
ولي ما ميدانيم آنچه را زمين از بدن آنها ميكاهد، و نزد ما كتابي است كه همه چيز در آن محفوظ است. (۴)
در اينكه منظور از (كتاب مبين ) چيست ؟ بسيارى از مفسران گفته اند: همان (لوح محفوظ) است ، ولى اين سؤ ال مطرح مى شود كه (لوح محفوظ) چيست ؟
همانگونه كه قبلا هم گفته ايم نزديكترين تفسيرى كه براى (لوح محفوظ) مى توان بيان كرد، همان لوح (علم بى پايان پروردگار) است ، آرى در اين لوح همه چيز ثبت و ضبط است ، و هيچگونه تغيير و دگرگونى در آن راه ندارد.