(44) وَمَا آتَيْنَاهُم مِن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ
(44) وَمَا آتَيْنَاهُم مِن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ
(۴۴) ما (قبلا) چيزي از كتب آسماني را به آنها نداده ايم كه آن را بخوانند (و به اتكاي آن سخنان تو را تكذيب كنند) و قبل از تو هيچ پيامبري (نيز) براي آنها نفرستادیم.
اشاره به اينكه اين ادعاها از كسى قابل طرح است كه قبلا پيامبرى به سراغ او آمده و كتاب آسمانى براى او آورده و محتواى دعوت تازه را با آن مخالف ميبيند و به تكذيب برميخيزد. اما كسى كه تنها به اتكاء فكر خود - بدون هيچگونه وحى آسمانى - و با نداشتن بهره اى از علم ، خرافاتى به هم بافته حق ندارد چنين قضاوت كند.
ميفرمايد اين حرفهاي شما يا برهان عقلي ميخواهد يا برهان نقلي; برهان نقلي هم دو قسم است يا در وحي آسماني است يا در سنّت معصوم است.
وحی در اصطلاح قرآنی:
قرآن براي گيرنده، وحي است وحي آن نحوه تكلّم است كلام را نميگويند وحي.
كلام گاهي به صورتهاي ظاهري گفته ميشود همين مخاطبات است گاهي از راه درون گفته ميشود اين ميشود وحي، اگر از سنخ ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ ٭ عَلَي قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ روح الامين آن را بر دلت نازل كرد، تا از [جمله] هشداردهندگان باشى﴾ [11] شد اين ميشود وحي، اگر وسوسههاي درونيِ شيطان بود اين ميشود وحي كه ﴿إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَي أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ قطعاً شیاطین [شبهات ناروایی را به ضد احکام خدا] به دوستانشان القاء می کنند تا با شما [درباره احکام خدا] مجادله و ستیزه کنند﴾ [12]. وحي، كلام نيست نحوهٴ تكلّم است. قرآن كه ما در خدمت آن هستيم اين عين وحي است ديگر هيچ ترديدي نيست اما براي ما وحي نشده براي وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) وحي شده اين وحي را آن حضرت براي ما نقل ميكند با اينكه همين كلمات، كلام الله است و نسبت به پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) وحي است براي ما نقل است نقلالوحي است نه خود وحي; پيامبر وحي گرفت بله، …. آن حضرت از راه وحي دريافت كرد ما از راه نقل وحي دريافت كردیم، ولي تمام حروف و كلمات و الفاظ، عين كلماتي است كه ذات اقدس الهي نازل كرده است.
فرمود حرفهاي شما يا بايد به صورت وحي آسماني باشد يا آن پيامبري كه معصوم است بالأخره حرفي بزند شما حرفهايتان كه موافق با عقل نيست در سوره «احقاف» آن آيه آمده كه ﴿أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ يا نشانه اى از علم بياوريد﴾ شما يك برهان عقلي بياوريد نشد يا دليلي بياوريد كه در كتاب آسماني باشد يا سخني بياوريد كه از زبان معصوم باشد.
وقتي نه دليل عقلي دارند نه دليل نقلي دارند خودشان گرفتار افك مفترا هستند نه اينكه وجود مبارك پيامبر افّاك مُفتري باشد يا قرآن كريم اِفك مفترا باشد.