آیا در ادیان قبل از اسلام تقیه وجود داشت؟

تَقیه خودداری از اظهار عقیده و پنهان داشتن آن یا انجام دادن کاری بر خلاف نظر قلبی خود به دلایلی خاص است. ادله قرآنی، روایی و عقلی بر جواز تقیه دلالت دارند.

تقیه از نگاه دین اسلام، یک نوع تاکتیک حساب‌شده برای حفظ نیروهای انسانى و هدر ندادن افراد مؤمن در راه موضوعات کوچک و کم‌اهمیت به شمار می‌آید و به همین دلیل نیز مورد تأیید عقل است. بنابراین طبیعی خواهد بود که این تاکتیک در ادیان الهی قبل از اسلام نیز وجود داشته باشد. بر این اساس و با توجه به آیات قرآن کریم، تقیه در ادیان قبل از اسلام نیز وجود داشته است:

بر اساس آیات قرآن، مؤمن آل‌ فرعون ایمان خود را از ترس فرعونیان مخفی می‌داشت که این خود نوعی تقیه به شمار می‌رود:

سوره ۴۰: غافر

وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ (۲۸)

مرد مومني از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مي‏داشت گفت، آيا مي‏خواهيد كسي را به قتل برسانيد بخاطر اينكه مي‏گويد پروردگار من الله است در حالي كه دلائل روشني از سوي پروردگارتان آورده، اگر دروغگو باشد دروغش دامن خود او را خواهد گرفت، و اگر راستگو باشد (لااقل) بعضي از عذابهائي را كه وعده مي‏دهد به شما خواهد رسيد، خداوند كسي را كه اسرافكار و بسيار دروغگو است هدايت نمي ‏كند. (۲۸)

جالب است که در یک زمان واحد یک شخص موظف به تقیه است (مؤمن آل فرعون) و دیگری موظف به اظهار ایمان (حضرت موسی) و هر دو مورد تمجید قرآن هستند.

اصحاب کهف که ایمان خود را مدت‌های طولانی از اطرافیان خویش مخفی می‌کردند، در واقع در حال انجام نوعی تقیه بودند. این گروه بعد از بیدار شدن از خواب سی‌صد ساله خود، یکی از خودشان را مأمور خریدن غذا کرده و از وی خواستند که هیچ‌کس را مطلع نکند:

سوره ۱۸: الكهف

وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا ﴿۱۹﴾

و اين چنين بيدارشان كرديم تا ميان خود از يكديگر پرسش كنند گوينده‏ اى از آنان گفت چقدر مانده‏ ايد گفتند روزى يا پاره‏ اى از روز را مانده‏ ايم [سرانجام] گفتند پروردگارتان به آنچه مانده‏ ايد داناتر است اينك يكى از خودتان را با اين پول خود به شهر بفرستيد تا ببيند كدام يك از غذاهاى آن پاكيزه‏ تر است و از آن غذايى برايتان بياورد و بايد زيركى به خرج دهد و هيچ كس را از [حال] شما آگاه نگرداند (۱۹)

​​دلیل‌های قرآنی

برخی از آیات قرآن از جمله آیه ۲۸ سوره آل عمران، آیه ۱۰۶ سوره نحل و آیه ۲۸ سوره غافر را بر جواز تقیه مورد استناد قرار داده‌اند.[۹]

آیه ۲۸ سوره آل عمران

لَّا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّـهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّـهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّـهِ الْمَصِيرُ ﴿٢٨﴾

افراد با ايمان نبايد به جاي مومنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند، و هر كس چنين كند، هيچ رابطه‏ اي با خدا ندارد (و پيوند او بكلي از خدا گسسته مي‏شود)، مگر اينكه از آنها به پرهيزيد (و به خاطر هدفهاي مهمتري تقيه كنيد). خداوند شما را از (نافرماني) خود، بر حذر مي‏دارد، و بازگشت (شما) به سوي خداست. (۲۸)

خطاب این آیه به همه مسلمانان است. طبق این آیه، مؤمنان صدر اسلام که با آزار و سختگیری مشرکان روبرو بودند، از اطاعت آنان منع شدند؛ ولی در صورت وجود شرایط اضطراری و ترس شدید از آنان، مُجاز به تقیه گردیدند.[۱۰] مفسران و عالمان شیعه[۱۱]و اهل سنّت[۱۲] از این آیه جواز تقیه را استنباط کرده‌اند.

آیه ۱۰۶ سوره نحل

«مَن كَفَرَ بِاللَّـهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَـٰكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّـهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٦﴾

هر كس پس از ايمان آوردن خود، به خدا كفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت‌]، مگر آن كس كه مجبور شده، و[لى‌] قلبش به ايمان اطمينان دارد. ليكن هر كه سينه‌اش به كفر گشاده گردد، خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود.

این آیه درباره عمار یاسر و رفتار تقیه‌ای او (تظاهر به کفر) در برابر مشرکان، برای رها شدن از شکنجه آنان، نازل شده است. پیامبر(ص) با تأیید کار عمّار به وی فرمود که اگر بار دیگر در چنان شرایطی قرار گرفت، همان کار را انجام دهد.

دلیل عقلی جواز تقیه، سیره عقلاست که دفع ضرر را جایز و گاه ضروری می‌دانند[۳۵]بر مبنای پذیرش این دلیل، تقیه اختصاص به شیعیان و حتی مسلمانان نخواهد داشت.