﴿۱۰۲﴾ فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
﴿۱۰۲﴾ فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
و اى كاش كه بازگشتى براى ما بود و از مؤمنان مى شديم
در اين جمله مشركين آرزو مى كنند كه اى كاش به دنيا برگردند و از مؤمنين باشند تا به آن سعادتى كه مؤمنين رسيدند ايشان نيز برسند.
و در تفسير قمى درباره آيه (فلو ان لنا كرة فنكون من المؤمنين ) فرموده : (من المهتدين ) براى اينكه آن روز با اقرار خود ديگر داراى ايمان لازم شده اند.
مؤلف: مراد امام (عليه السلام) اين است كه آن روز ايمان مى آورند، ايمان ايقان و ليكن اين را نيز مى فهمند كه ايمان در آن روز هيچ سودى به حالشان ندارد و ايمان نافع، آن ايمانى است كه در دنيا مى داشتند، لذا آرزو مى كنند اى كاش به دنيا بر مى گشتند، تا ايمانشان ايمان راه يافتگان مى بود، يعنى ايمان مؤمنين حقيقى كه با ايمان خود راه زندگى دنيا و آخرت خود را يافتند و اين معنايى است لطيف كه آيه (و لو ترى اذ المجرمون ناكسوا رؤ سهم عند ربهم ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا انا موقنون )به آن اشاره دارد چون در اين آيه نگفتند: ما را برگردان تا ايمان آوريم و عمل صالح كنيم، بلكه مى گويند برگردان تا عمل صالح كنيم، دقت بفرمائيد.
﴿فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾ اينجا فرمايش سيدناالاستاد در بحث روايي قدري تام نيست اصلاً ايمان ممكن نيست تمام دشواريهاي معاد اين است كه حق روشن است آدم نميتواند [ايمان بياورد] براي اينكه با كدام دست به جان گِره بزند؟! ﴿فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾