(8) لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَاباً أَلِيماً

(۸) تا خدا از صدق راستگويان سؤ ال كند و براي كافران عذاب دردناك آماده ساخته است.

فرمود ما از همه اينها پيمان گرفتيم تا آنها كه در آن مَعهد ما، آنچه آنجا گفتند و راست گفتند آن راستي‌شان را اظهار كنند ﴿لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ﴾

 بحث در اين نيست كه ببينيم آيا اينها راست مي‌گويند يا راست نمي‌گويند.

 اين ظريف‌كاري الميزان را ملاحظه فرموديد يك وقت است كه انسان مي‌گويد «ليسأل زيداً عن ماله، ليسأل زيداً عن علمه» يك وقت مي‌گويند «ليسأل الغنيّ عن غناه و العالِم عن علمه» آنجا كه مي‌گويند «ليسأل زيداً عن ماله» يا «عن علمه» يعني از زيد مي‌پرسند كه مال داري يا نه، علم داري يا نه، اما وقتي بگويند «ليسأل الغني عن غناه» يا «ليسأل العالم عن علمه» يعني به انسان توانمند مي‌گويند تو كه غني هستي اين غنايت را ظاهر كن تو كه عالِم هستي اين علمت را ظاهر كن در قيامت يا در دنيا كه اين آيه مربوط به دنياست.

 بنابراين مسئله ﴿لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ﴾ اين نيست كه ﴿يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ روزی که خدا همه پیغمبران را جمع گرداند و آن گاه گوید: چگونه امت از دعوت شما اجابت کردند؟ [26] از آن قبيل نيست يا در اوايل سورهٴ مباركهٴ «اعراف» دارد كه ﴿فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ﴾ [27] از آن قبيل نيست كه مربوط به قيامت باشد كه ﴿وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْؤُولُونَ﴾ [28] بلكه در دنياست كه شما كه تعهّد كرديد به تعهّدتان عمل كنيد ﴿لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ﴾ ما آن تعهّد را گرفتيم تا در اين موقع بگوييم حالا كه تعهّد سپرديد و صادق هستيد به صدقتان عمل كنيد.

 

 اينكه فرمود: ﴿لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ﴾ يعني صدقي كه مطابق با وحي باشد نه هر صدقي ما يك صدق داريم يك حق داريم هر صدقي محبوب نيست مطلوب نيست آن‌كه نمّامي (خبربری، دوبهمزنی، سخن چینی) مي‌كند صادق است آن‌كه غيبت مي‌كند صادق است مگر غيبت‌كننده دروغ مي‌گويد اگر دروغ بگويد كه افتراست آن‌كه نمّامي مي‌كند اگر دروغ بگويد كه نمّامي نيست نمّامي اين است كه چيزي كه شخص گفته او براي به‌هم زدن همين حرف را نزد دشمنش منتقل كند نمّام صادق است مُغتاب صادق است اما صدق غير از حق است چون حق بر انبيا نازل شده اينجا فرمود ما آن صدقي كه مطابق با اين حق است مي‌خواهيم شما اظهار كنيد و اين صدقي كه در كنار حق است در دامنه حق است اين صدق محبوب است وگرنه هر صدقي كه محبوب نيست.

و به هر حال معناى سوال از صادقان از صدقشان، اين است كه صدق باطنى خود را اظهار كنند، و در مرحله گفتار و كردار آن را نمايش دهند. تا در دنيا گفتار و كردارشان از ميثاق ازلى حكايت كند و آن را نشان دهد.

در اينكه منظور از (صادقين ) در اينجا چه كسانى هستند؟ و اين سؤ ال چه سؤ الى است ؟ مفسران تفسيرهاى فراوانى دارند، اما آنچه هماهنگ با آيات اين سوره و آيات ديگر قرآن به نظر مى رسد، اين است كه منظور مؤمنانى است كه صدق ادعاى خود را در عمل اثبات كرده اند، و به تعبير ديگر از ميدان آزمايش و امتحان الهى سرفراز به در آمده اند.

شاهد اين سخن اينكه :

اولا (صادقين ) در اينجا در مقابل (كافرين ) قرار گرفته و از قرينه مقابله اين معنى به خوبى استفاده مى شود.

ثانيا - در آيه 23 و24 همين سوره (احزاب ) چنين مى خوانيم :

مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُوَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ﴿۲۳﴾

در ميان مؤ منان، مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‏ اند، بعضي پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند) و بعضي ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود نداده‏ اند. (۲۳)

 لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۲۴﴾

هدف اين است كه خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش ‍ دهد، و منافقان را هرگاه بخواهد عذاب كند يا (اگر توبه كنند) توبه آنها را بپذيرد، چرا كه خداوند غفور و رحيم است. (۲۴)

 

ثالثا در آيه 15 حجرات و 8 حشر (صادقين ) به خوبى معرفى شده اند در حجرات چنين مى خوانيم : انما المؤ منون الذين آمنوا بالله و رسوله ثم لم يرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فى سبيل الله اولئك هم الصادقون : (مؤ منان واقعى كسانى هستند كه ايمان به خدا و رسولش آورده اند و با مال و جان در راه خدا جهاد كرده اند، اينها صادقين هستند).

و در سوره حشر مى فرمايد: لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ: (غنائمى كه بدون جنگ به دست مسلمانان مى افتد متعلق به فقراى مهاجرين است همانها كه از خانه ها و اموالشان بيرون رانده شدند، در حالى كه خواستار فضل پروردگار و رضاى او بودند، همانها كه خدا و رسولش را يارى مى كنند، آنها صادقين هستند).

به اين ترتيب روشن است كه منظور از صادقين كسانى مى باشند كه در ميدان حمايت از آئين خدا، و جهاد و ايستادگى در برابر مشكلات ، و بذل جان و مال ، صداقت و راستگوئى خود را به ثبوت رسانده اند.

اگر به آیات قبل نگاه کنیم صادقین بر میگردد به پیامبران اگر به آیات بعد نگاه کنیم صادقین بر میگردد به مومنان. بنابراین شاید  بتوان گفت که به هر دو گروه بر میگردد