(12) وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ
(12) وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً
(۱۲) بخاطر بياوريد زماني را كه منافقان و آنها كه در دلهايشان بيماري بود ميگفتند خدا و پیامبرش جز وعده هاي دروغين به ما نداده اند.
كوره امتحان جنگ احزاب داغ شد، و همگى در اين امتحان بزرگ درگير شدند، روشن است در اينگونه موارد بحرانى مردمى كه در شرائط عادى ظاهرا در يك صف قرار دارند به صفوف مختلفى تقسيم مى شوند، در اينجا نيز مسلمانان به گروههاى مختلفى تقسيم شدند: جمعى مؤ منان راستين بودند، جمعى افراد ضعيف الايمان ، جمعى منافق. خلاصه هر كس اسرار باطنى خويش را در اين رستاخيز عجيب و يوم البروز آشكار ساخت .
﴿وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا﴾ گمانهاي گوناگون, افكار متنوّع در شما پيدا شده اين متن است اين افكار گوناگون چيست يكي اينكه در جمع شما منافقوني بودند و در جمع شما افراد ضعيفالايماني بودند كه فكر ديني نداشتند اين گروه ها حرفهاي گوناگون ميزدند. ميگفتند ـ معاذ الله ـ ما فريب خورديم ما ميخواهيم استراحت كنيم مقدورمان نيست ولي اين پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) به ما وعده داد كه شما مدائن را ميگيريد ايران را ميگيريد بر كسراها مسلّط ميشويد بر روم مسلّط ميشويد
گرچه منافقون جزء كساني هستند كه ﴿فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً﴾ [21] اما چون در مقابل ﴿وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ﴾ قرار گرفتند اين معلوم ميشود ﴿فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ﴾ افراد ضعيفالايماناند هر كسي كه مبتلا به گناه ميشود بالأخره به بيماري ديني مبتلاست در همين سورهٴ مباركهٴ «احزاب» به زنهاي پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: ﴿فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاَ مَعْرُوفاً بنابر اين به گونه اي هوس انگيز سخن نگوئيد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوئيد﴾ اين معلوم ميشود انساني كه به نامحرم طمع ميكند مريض است اين منافق نيست مسلمان است اما مريض است اگر كسي به گناه مبتلا شد گناه واقعاً مرض است اينطور نيست كه انسان بخواهد تشبيه بكند اين مرض است و قرآن هم ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ﴾ [23] شفاي اين مرض است اينطور نيست كه از سنخ تشبيه باشد اين واقعاً حق است منتها مرض دو قسم است يك مرض بدن است يك مرض روح خب اگر كسي به نامحرم نگاه ميكند و طمع ميكند مريض است غيبت بكند هم همينطور است گناهان ديگر را مرتكب شود هم همينطور است.