(11)  إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ 

مگر کسي که ستم کند؛ سپس بدي را به نيکي تبديل نمايد، که (توبه او را مي پذيرم، و) من غفور و رحيمم! (۱۱)

فرمود: ﴿إِلَّا مَن ظَلَمَ﴾ برخيها مثل زمخشري در كشّاف و به دنبال آن جناب فخررازي خيال كردند كه اين ﴿إِلَّا﴾ استثناي متّصل است با اينكه هر دو نقل كردند كه قرائت «ألا» هم شده اما غالب علماي شيعه مي‌گويند اين استثناي منقطع است نه استثناي متّصل آنها گفتند كه ﴿لاَ يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ﴾ مگر كسي كه قبلاً ظلمي كرده باشد و بعد مثلاً توبه كرده باشد خب اگر استثنا از مرسلين باشد كدام مرسل است كه سابقه ظلم دارد اينها توجيه كردند گفتند آن ترك اُولايي كه بعضي از مرسلين ممكن است مرتكب بشوند نظير جريان حضرت آدم و امثال ذلك[6] خب اولاً آن ظلم نيست و ثانياً معصيت كبيره را كه شما يقيناً مي‌گوييد اينها انجام نمي‌دهند اگر كسي نسبت به معصيت كبيره معصوم بود و انجام نداد خداي سبحان نسبت به معاصي صغيره وعدهٴ مغفرت داد فرمود: ﴿إِن تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُم﴾[7] چه رسد به ترك اُوليٰ كه معصيت نيست خب معصيت كبيره را كه شما مي‌گوييد يقيناً نيست معصيت صغيره هم كه مورد عفو است با ترك معصيت كبيره كه مي‌گوييد اين هم نيست ترك اُوليٰ هم كه خوف‌آور نيست چون درباره معاصي صغيره براي كسي كه از معصيت كبيره پرهيز داشت خدا وعده مغفرت داد نسبت به ترك اُوليٰ كه يقيناً خوف نيست اين چه خوفي است كه شما استثنا را متّصل مي‌دانيد.

 مرحوم شيخ طوسي(رضوان الله عليه) بعد از اينكه هر دو قول را نقل كرد فرمود اين استثنا, استثناي منقطع است نه استثناي متّصل خب تبيين استثناي منقطع به چيست به اين است كه فرمود در محضر ما مرسلين كه نمي‌ترسند غير مرسلين اگر گناه كردند مي‌ترسند ولي براي پرهيز از خوف راه توبه باز است پس مرسلين نمي‌ترسند تائبين هم نمي‌ترسند يعني راه براي نجات از خوف باز است الاّ كسي كه ﴿ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً﴾ يعني بَدَّل بعد از كار, كاري را كه اگر انجام بدهد مي‌شود حُسن بعد از اينكه معصيت كرد ظلم كرد اگر توبه كرد ﴿فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾ آن وقت كسي كه مورد مغفرت و رحمت شد ديگر خائف نيست.

 

In this passage, save one who did wrong is considered an oblique reference to Moses himself, who struck and killed an Egyptian who was fighting with an Israelite (see 28:15–21 ; cf. Exodus 2:11–14 ) and perhaps feared God’s Presence on this account ( Ṭ ).

 

 

ما هنگامی که به قرآن رجوع می کنیم باید رویکرد خودمان را مشخص کنیم

به نظرم باید در تفسیر آیات قرآن از ظاهر آیات قرآن دور نشویم  وگرنه عرصه برای تغیر معنائی آیات قرآن باز میشود. اگر در قرآن برای خداوند حتی دست نیز مشخص شده است باید دست خداوند را در آیات دیگر قرآن پیدا نمود 

به نظرم میرسد  که ما می توانیم این استثنا را متصل در نظر  بگیریم به دو دلیل :

اول اینکه در آیات قرآن به صراحت بیان شده است که برخی پیامبران اظهار  میکردند که ظلم مرتکب شدند به طور مثال حضرت یونس بیان میکنند که من از ظالمین بودم. البته باید توجه نمود به اینکه این کلمه در زبان هر شخصی معنای مربوط به آن شخص را دارد. به طور مثال ظلمت نفسی امام علی در دعای  کمیل با ظلمت نفسی یک شخص آلوده در گناه در بیان یکی است ولی در واقعیت دو چیز کاملا متفاوت. برخلاف عقیده برخی افراد که قائل به این هستند که حضرت علی یا امامان دیگر این ها را به ما آموزش دادند اینها در واقعیت  برای خودشان بیان می نمودند کما اینکه در قرآن میبینیم بیشترین ترس از خدا از زبان بندگان مقرب تر بیان میشود.

دوم اینکه ما در  آیات قرآن داریم که خداوند پیامبر را نهی از شرک یا پشتیبانی از کافران یا تمایل به آنها را میدهد این بدان معناست که این ها برای یک پیامبر ممکن هست البته اگر پیامبری مرتکب می شد طبق بیان قرآن خداوند هم در این دنیا و هم در آن دنیا او را عذاب و ذلیل مینمود. بنابراین وقتی احتمال شرک هست چرا احتمال ظلم نباشد 

 

سوره ۲۱: الأنبياء

وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۸۷﴾

و ذوالنون را [ياد كن] آنگاه كه خشمگين رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم تا در [دل] تاريكيها ندا در داد كه معبودى جز تو نيست منزهی تو راستى كه من از ستمکاران بودم (۸۷)

 فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۸﴾

پس [دعاى] او را برآورده كرديم و او را از اندوه رهانيديم و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مى‏ دهيم (۸۸)

 

سوره 68: القلم

فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ ﴿۴۸﴾

پس در برابر حکم و قضای پروردگارت شکیبا باش و مانند صاحب ماهی [یونس] مباش و در آن حال با دلی مالامال از اندوه، خدا را ندا داد.

لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿۴۹﴾

اگر رحمت و لطفی از سوی پروردگارش او را در نیافته بود، یقیناً نکوهش شده به صحرایی بی آب و گیاه افکنده می شد.

 

سوره ۳۸: ص

يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ ﴿۲۶﴾

ای داوود ما تو را در زمين خليفه [و جانشين] گردانيديم پس ميان مردم به حق داوری كن و زنهار از هوس پيروي مكن كه تو را از راه خدا به در كند در حقيقت كسانى كه از راه خدا به در مى ‏روند به [سزاى] آنكه روز حساب را فراموش كرده‏ اند عذابي سخت‏ خواهند داشت (۲۶)

 

سوره ۲۶: الشعراء

فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ﴿۲۱۳﴾

هيچ معبودي را با خداوند مخوان كه از معذبين خواهي بود. (۲۱۳)

 

سوره ۱۷: الإسراء

وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا ﴿۷۳﴾

نزديك بود آنها (با وسوسه‏ هاي خود) تو را از آنچه وحي كرده‏ ايم بفريبند، تا غير آنرا به ما نسبت دهي، و در آن صورت تو را دوست خود انتخاب كنند! (۷۳)

وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا ﴿۷۴﴾

و اگر ما تو را ثابت قدم نمي‏ساختيم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودي) نزديك بود كمي به آنها تمايل كني! (۷۴)

 إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا ﴿۷۵﴾

و اگر چنين مي‏كردي ما دو برابر مجازات (مشركان) در حيات دنيا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ، به تو مي‏چشانيديم، سپس در برابر ما ياوري نمي‏يافتي! (۷۵)

 

 

سوره ۲۸: القصص

وَمَا كُنْتَ تَرْجُو أَنْ يُلْقَى إِلَيْكَ الْكِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرًا لِلْكَافِرِينَ ﴿۸۶﴾

تو هرگز اميد نداشتي كه اين كتاب آسماني به تو القا گردد، ولي رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد، اكنون كه چنين است هرگز از كافران پشتيبان مكن. (۸۶)

 وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آيَاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ إِلَيْكَ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۸۷﴾

هرگز تو را از آيات خداوند بعد از آنكه بر تو نازل شد باز ندارند، به سوي پروردگارت دعوت كن، و از مشركان مباش. (۸۷)

 وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۸﴾

و معبود ديگري را با خدا مخوان كه هيچ معبودي جز او نيست، همه چيز جز ذات پاك او فاني مي‏شود، حاكميت از آن اوست و همه به سوي او بازمي گرديد. (۸۸)

تفسیر به رای چیست

سید کمال حیدری

https://www.youtube.com/watch?v=lLdYu-UFes8

دکترمیرباقری

https://www.youtube.com/watch?v=9HF1cta-muM