﴿۲۱﴾ وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى
و آنها كه اميدي به لقاي ما ندارند (و رستاخيز را انكار ميكنند) ميگويند: چرا فرشتگان بر ما نازل نميشوند؟ و يا پروردگارمان را با چشم خود نميبينيم ؟ آنها درباره خود تكبر ورزيدند و طغيان بزرگي كردند.
اگر اين شخص, مدّعي رسالت است ميگويد فرشته بر ما نازل ميشود خب بر ما هم نازل بشود
اينها درباره ذات اقدس الهي به عنوان اينكه الله واجبالوجود است خالق كل است ربّالأرباب است اله الآلهه است همه را قبول دارند منتها كسي كه ربّ ماست ما در برابر او مسئوليم شفاي ما, رزق ما, سلامت ما, امنيت ما به دست اوست اينها به دست ارباب متفرّقون است اينها واسطهاند كه مشكلات ما را حل كنند كه شرك از همينجا پيدا شده لذا آنها الله را به عنوان ربّ جزئي قبول نداشتند اگر هم ميگفتند: ﴿أَوْ نَرَي رَبَّنَا﴾ يا منظور از اين ربّ, ربّالأرباب است يا نه مماشاتاً مع المخاطب اين حرف را زدند وگرنه آنها ربّ خاصّ خودشان را داشتند عبادت ميكردند اينها ميگفتند يا ما بايد فرشته را ببينيم يا الله را ـ معاذ الله
****
اينكه گفتند خدا را ما هم بايد ببينيم حرف كساني است كه معرفتشناسي آنها در حدّ حس و تجربه است تنها مشركين نبودند كه اين كار را ميكردند همانهايي كه تفكّر اسرائيلي هم داشتند به حضرت موسي ميگفتند كه ﴿اجْعَلْ لَنَا إِلهاً كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ﴾[
سوره ۷: الأعراف - جزء ۹ - ترجمه فولادوند
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿۱۳۸﴾
و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم تا به قومى رسيدند كه بر [پرستش] بتهاى خويش همت مى گماشتند گفتند اى موسى همان گونه كه براى آنان خدايانى است براى ما [نيز] خدايى قرار ده گفت راستى شما نادانى مى كنيد (
] يا ميگفتند: ﴿لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّي نَرَي اللّهَ جَهْرَةً﴾[2] چنين فكر و معرفتشناسي, تمنّي مشاهده خدا را با چشم ظاهر ـ معاذ الله ـ دارد
] اينها هستند كه سامري ميپرورانند سامري هم ديد كه اينها حسگرا هستند براي آنها گوسالهپرستي را ترويج كرد همينهايي كه ملائكه را قبول دارند ميگويند ملائكه بنات الله هستند خدا ميفرمايد شما دختر را براي خودتان قبول نميكنيد براي خدا دختر ميپسنديد ﴿تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزَي﴾[49]
اين يك تقسيم بدي است ناعادلانه است شما دخترداشتن را نقص ميدانيد براي خودتان نميپسنديد آن وقت ميگوييد ملائكه بنات الله هستند اينها ملائكه را قبول داشتند ميگفتند بنات الله است آنها را شفيع قرار ميدادند و ميپرستيدند
سوره ۵۳: النجم –
أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿۲۱﴾
آيا [به خيالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (۲۱)
تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى ﴿۲۲﴾
در اين صورت اين تقسيم نادرستى است (۲۲)