وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ (۱۵)

و مي‏گويند اين فقط سحر آشكاري است. (۱۵)

تـعـبـيـر آنها به هذا (اين) به منظور تحقير و بى ارزش نشان دادن معجزات و آيات الهى است، و تعبير به سحر به خاطر اين بوده است كه از يك سو اعـمـال خـارق العـاده پـيـامـبـر اسـلام (صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم) قابل انكار نبود، و از سوى ديگر نمى خواستند به عنوان يك معجزه در برابر آن تسليم شـونـد، تـنـهـا واژه اى كـه مـى توانسته شيطنت آنها را منعكس كند و هوسهاى آنها را ارضا نـمـايـد هـمـيـن واژه سـحر بوده است، كه در عين حال اعتراف دشمن را به نفوذ عجيب و فوق العاده قرآن و معجزات پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نشان مى دهد.

بعضى از مفسران شان نزولى براى آيه فوق نيز آورده اند كه خلاصه اش اين است : پـيـامـبـر (صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم ) يكى از مشركان را به نام رُكَانَة در يكى از كوههاى اطـراف مـكـه در حـالى كـه تنها بود ملاقات كرد رُكَانَة با اينكه از نيرومندترين و قوى تـريـن مردم مكه بود پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) او را بر زمين فرو كوفت تا به او نشان دهد كه از نيروى اعجاز برخوردار است، چرا كه از طرق عادى پيروزى حريف مـسلم بود، سپس بعضى از معجزات ديگر خود را به او نشان داد كه آن نيز براى هدايت او بـه تـنـهـائى كـافـى بود، ولى او نه تنها ايمان نياورد بلكه به مكه آمد و صدا زد يا بنى هاشم ساحروا بصاحبكم اهل الارض : اى بنى هاشم ! دوست شما آنقدر در سحر نيرومند است كه مى توانيد به وسيله او با تمام ساحران روى زمين مقابله كنيد آيات فوق درباره او و مانند او نازل گرديد.

چون خودش نمي‌تواند چنين حرفي بزند مي‌گويد اين سِحر است؛ سحر آن است كه مقدور شما نيست، نه اينکه هر چه مقدور شما نبود سحر است ﴿إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ﴾