﴿۵﴾ وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
گفتند ﴿أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾, ﴿أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾ گاهي به معناي اسطورهها و قصص گذشتههاست اينها شنيدند رستم و اسفندياري در ايران قصّه دارند و وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) هم نوح و ابراهيم(سلام الله عليهما) را مطرح كرد گفتند اينها همان قصّههاي زرتشتيها و امثال ذلك است كه اينها اسطوره گذشتگاناند.
يك احتمال ديگر اين است كه نه, از گذشته دور حرفهاي خرافي مستور شد نوشته شد اساطير و كتب گذشتگان است و وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) ـ معاذ الله ـ ﴿اكْتَتَبَهَا﴾ رونويسي كرده استنساخ كرده حالا تحويل ما داده ادّعاي نبوّت ميكند
﴿فَهِيَ تُمْلَي عَلَيْهِ بُكْرَةً﴾ در بامداد ﴿أَصِيلاً﴾ در شامگاه. غروب را ميگويند اصيل به تعبير شيخ طوسي(رضوان الله عليه) در تبيان براي اينكه اين اصل الليل است[25] ريشه شب از همان عصر شروع ميشود از اين جهت گاهي آصال تعبير ميشود گاهي اصيل تعبير ميشود.