﴿۳﴾ وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا

وَاتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً﴾ مستحضريد كه ادبيات اقتضا مي‌كند بالأخره يك ضمير مرجعش ذكر بشود مرجعي كه اصلاً ذكر نشده اين ضمير به چه كسي برمي‌گردد ولي گاهي براي بي‌اعتنايي كه اصلاً اينها قابل ذكر نيستند يك ضمير بي‌مرجع ذكر مي‌شود گاهي هم بر اساس شهرت و عظمت و جلال و شكوه مي‌گويند نيازي به ذكر مرجع نيست.

گاهي بر اساس عظمت نام مرجع برده نمي‌شود و ضمير بي‌مرجع كار خودش را حل مي‌كند نظير ﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ٭ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاَهَا ٭ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا﴾[14] نهار جلّي چه چيزي را؟ شما كه اشياء را قبلاً ذكر نكرديد گفتيد ﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ٭ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاَهَا ٭ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا﴾ آن «ها» به چه كسي برمي‌گردد اين مخلوقات الهي اين مظاهر الهي ديگر همه آيات الهي‌اند ديگر روشن است لذا فرمود: ﴿وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا﴾.a

اين آلهه ﴿لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئاً﴾ است (يك) ﴿وَهُمْ يُخْلَقُونَ﴾ است (دو) ﴿وَلاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرّاً﴾ است (سه) ﴿وَلاَ نَفْعاً﴾ است (چهار) ﴿وَلاَ يَمْلِكُونَ مَوْتاً﴾ (پنج) ﴿وَلاَ حَيَاةً﴾ (شش) ﴿وَلاَ نُشُوراً﴾ (هفت) هفت برهان است 

در جريان توحيد فرمود شما كسي را كه عبادت مي‌كنيد يا بايد براي اين باشد كه از خيرِ او طرْفي ببنديد يا از شرّ او در امان باشيد

******

شما اين ربّ را مي‌گوييد يك دانه «راء» است و يك «باء» مشدّد اين لفظ را مي‌گوييد اين معنا را در ذهن داريد ولي زيرش خالي است

إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى﴿۲۳﴾
[اين بتان] جز نامهايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نامگذارى كرده‏ ايد [و] خدا بر [حقانيت] آنها هيچ دليلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پيروى نمى كنند با آنكه قطعا از جانب پروردگارشان هدايت برايشان آمده است (۲۳)
*****
يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿۷۳﴾
اى مردم مثلى زده شد پس بدان گوش فرا دهيد كسانى را كه جز خدا مى‏ خوانيد هرگز [حتى] مگسى نمى ‏آفرينند هر چند براى [آفريدن] آن اجتماع كنند و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمى‏ توانند آن را بازپس گيرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند (۷۳)
****

قرآن مي‌فرمايد غير از خالق كسي نمي‌تواند ربّ باشد اگر كسي خواست مدبر موجودي به نام الف باشد ربّ او باشد او را تربيب كند و در كنار تربيب, تربيت كند بايد از او آگاهي داشته باشد ديگر خب كسي كه الف را نيافريده چه مي‌داند گوهر الف چيست خواسته الف چيست الف كجا آمده كجا مي‌خواهد برود راهش چيست كمالش چيست بر اساس اين تلازم حتماً ربّ بايد خالق باشد كسي كه خالق نيست كاري از او ساخته نيست