﴿۵۵﴾ وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَ
آنها غير از خدا چيزهائي را ميپرستند كه نه به آنها سودي ميرساند و نه زياني، و كافران در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) كمك كار يكديگرند.
توده مردم عبادتشان يا در اثر شهوت و جاذبه نعمتهاي بهشت است يا در اثر غضب; يا در اثر غضب هست كه ميخواهند از خود دفاع كنند و خطر را دفع كنند «خوفاً من النار» عبادت ميكنند يا در اثر شهوت و جاذبه نعمتهاي بهشت خدا را عبادت ميكنند يا «شوقاً إلي الجنّة» است كه با تبشير هماهنگ است يا «خوفاً مِن النار» است كه با انذار هماهنگ است اين كارِ غالب مردم است كماند بندگاني كه لله خالصاً و «حبّاً» و ذكراً و «شكراً» و فكراً عبادت كنند بنابراين عبادت توده مردم يا براي دفع خطر است يا جلب منفعت
ذات اقدس الهي هم به مشركان ميفرمايد عبادت بتها نه دافع خطر است (يك) نه جالب منفعت است (دو) يعني آن معبودها نه براي شما خطري را دفع ميكنند نه منفعتي را جلب ميكنند بلكه عبادت آنها جز ضرر چيز ديگر نيست
بيان نوراني امام هادي(سلام الله عليه)
با مردم خردمندانه و عاقلانه اين مطالب را در ميان بگذار بگو كه شما بالأخره عمري را داريد ميگذرانيد چه بخواهيد چه نخواهيد در سوداگري هستيد «الدنيا سوق ربح فيها قومٌ و خَسر آخرون در قبال اين صرف عمر كه سرمايه است چيزي بايد بگيريد با كسي تجارت كنيد كه عوض و معوّض هر دو را به شما بدهد با كسي سوداگري نكنيد كه عوض و معوّض هر دو را خودش بگيرد اگر اين كار را كرديد مغبون ميشويد و در يوم التغابن غَبنتان ظهور ميكند
اين «كافر» چون جنس است شامل همه كفار ميشود كلمه «ظَهير» هم بر وزن فعيل است به حسب ظاهر مفرد است لكن جمع را هم در بردارد شما در سورهٴ مباركهٴ «تحريم» آيه چهار ملاحظه ميفرماييد فرمود: ﴿إِن تَتُوبَا إِلَي اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاَهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلاَئِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ﴾خب اين ملائكه جمع است و ظَهير مفرد, اگر كافر جنس شد و شامل افراد كثير شد اين ظهير ميتواند معناي جمع را بفهماند و با آن كثرتِ كافر هماهنگ باشد
لفظ دلالت کننده بر ماهیت، با قطع نظر از افراد و مصادیق را اسم جنس گویند.
اگر كسي با تماميّت حجّتْ توحيد را رها كرد به دام شرك افتاد دارد عليه دين خدا قيام ميكند كه ظَهيرِ علي الدين است
Partisan ( ẓ ah ī r ) is understood to mean that they help or support Satan against God (R, Ṭ ). Some understand ẓ ah ī r to connote the sense of being “left behind” or “disregarded,” in which case the verse would mean, “And the disbeliever deems his Lord unimportant” (Q, R).
برخيها گفتند كه ﴿وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَي رَبِّهِ ظَهِيراً﴾ از سنخ ﴿فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ﴾[10] است [ولي] ظاهراً از آن سنخ نيست
اين آيه عطف است بر جمله (و اذا راوك ان يتخذونك الا هزوا) و كلمه (ظهير) - به طورى كه گفته اند - به معناى مظاهر است و مظاهر به معناى پشتيبان و معاون است.
و معناى آيه اين است كه : اين كفار مشرك، خدا را گذاشته چيزى مى پرستند كه نه سودى به حالشان دارد و نه در عوض پرستش، خيرى و نه در صورت ترك پرستش، ضررى به ايشان مى رساند و كافران همواره در دشمنى با پروردگارشان معاونين شيطان بوده اند.
و اينكه فرمود: بتها نفع و ضررى ندارند، منظور نفع و ضرر ظاهرى است پس با ضرر بت پرستى منافات ندارد.
قدرت نداشتن بتها بر نفع و ضرر رساندن به پرستندگان، مطلبى است و ضرر داشتن بت پرستى كه همان بد بختى دائمى و عذاب هميشگى است، مطلبى ديگر