(29) قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لاَ يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ
(29) قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لاَ يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ
(۲۹) بگو: روز پيروزي ايمان آوردن سودي به حال كافران نخواهد داشت، و به آنها هيچ مهلت داده نميشود!
قرآن بلافاصله به آنها پاسخ مى گويد و به پيامبر دستور مى دهد: (بگو بالاخره روز پيروزى فرا مى رسد، اما در آن روز ايمان آوردن سودى به حال كافران نخواهد داشت ، و به آنها هيچ مهلت داده نمى شود)
يعنى اگر منظورتان اين است كه صدق وعده هاى الهى را كه از زبان پيامبر شنيده ايد ببينيد و ايمان بياوريد، آن روز ديگر دير شده است ، و ايمان براى شما هيچ فايده اى ندارد.
منظور از (يوم الفتح ) روز نزول (عذاب استيصال ) است ، يعنى عذابى كه كفار را ريشه كن مى سازد و مجال ايمان به آنها نمى دهد، و به تعبير ديگر عذاب استيصال نوعى از عذاب دنيوى است نه عذاب آخرت و نه عذابهاى معمولى دنيا كه بعد از اتمام حجت كامل به زندگى اقوام گنهكار خاتمه مى دهد.
شاهد بر اين سخن چند امر است :
الف : اگر منظور عذابهاى معمولى دنيا و يا پيروزيهائى همچون پيروزى مسلمانان در جنگ بدر و روز فتح مكه بود - همانگونه كه بعضى از مفسران گفته اند - جمله (لا ينفع الذين كفروا ايمانهم ) (در آن روز ايمان كافران سودى نمى بخشد) درست نخواهد بود، زيرا هم در روز فتح بدر، و هم در روز فتح مكه ايمان آوردن مفيد بود و درهاى توبه باز بود.
ب : اگر منظور از (يوم الفتح ) روز قيامت بوده باشد آنچنان كه بعضى از مفسران پذيرفته اند، با جمله (و لا هم ينظرون ) (به آنها مهلت داده نمى شود) سازگار نيست ، زيرا مهلت دادن يا ندادن مربوط به زندگى اين دنيا است ، از اين گذشته در هيچ موردى از قرآن (يوم الفتح ) به معنى قيامت به كار نرفته است .
ج : تعبير به (فتح ) در مورد (عذاب استيصال ) در قرآن مجيد كرارا ديده مى شود، مانند آيه 118 سوره شعراء آنجا كه نوح مى گويد:
فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَنْ مَعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
اكنون ميان من و اينها جدائي بيفكن (و داوري كن) و من و هر كس از مؤمنان را كه با من است نجات بخش
نظير همين معنى در آيه 77 سوره مؤ منون نيز آمده است
حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿۷۷﴾
تا زماني كه دري از عذاب شديد به روي آنها بگشائيم، و چنان گرفتار شوند كه به كلي ماءيوس گردند! (۷۷)
اگر منظور عذاب استيصال در دنيا بوده باشد، با آنچه در بالا گفتيم مى سازد و با تمام قرائن فوق ، هماهنگ است ، و در واقع تهديدى است براى كافران و ظالمان كه اينقدر در خواست عذاب استيصال نكنيد كه اگر اين درخواست شما عملى شود، ديگر نه مجالى به شما داده مى شود، و نه اگر مجال پيدا كنيد و ايمان آوريد پذيرفته خواهد شد.
اين معنى مخصوصا تناسب بسيار زيادى با آيات گذشته در مورد هلاك اقوام سركشى كه در قرون پيشين زندگى مى كردند و گرفتار مجازات الهى شدند و نابود گشتند دارد.
زيرا كفار مكه با شنيدن اين سخن كه در دو آيه قبل آمده طبعا از روى لجاجت ، تقاضاى چنين موضوعى را در باره خود مى كردند، اما قرآن به آنها هشدار مى دهد كه هرگز تقاضاى چنين مطلبى را نكنند كه اگر عذاب نازل شود چيزى براى شما باقى نمى ماند.
اگر منظور فتح دنيا باشد يك حكم دارد فتح آخرت باشد حكم ديگر دارد.
در فتح آخرت اگر كسي تا آن روز ايمان آورد كه آورد اگر كسي تا آن روز ايمان نياورد هيچ ممكن نيست بتواند ايمان بياورد و از ايمانش استفاده كند چون در حال اضطرار يا در دالان ورودي برزخ يا ايمانِ اختياري فرض نميشود يا اگر بشود در عين اضطرار است نظير ايمان فرعون كه مقبول نشد.
ولي اگر فتح، فتح دنيا بود مردم دو قسماند يك عده واقعاً تسليم ميشوند مسلمان ميشوند چون در دنياست هنوز حيات باقي است واقعاً مسلمان ميشود واقعاً توبه ميكنند به درجاتي از ايمان ميرسند برخيها هستند كه نه،ظاهراً مسلمان ميشوند باطناً بر همان كفر باقياند همان بيان نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) درباره دودمان اموي كه فرمود: «ما أسلموا ولکن استسلموا» [10] كار امويان را بايد تاريخ به دو قسمت تقسيم ميكرد و كرد اينها قبل از فتح مكه كافر بودند بعد از فتح مكه هم منافق شدند و لحظهاي هم ايمان نياوردند اين گروه كساني هستند كه در يوم الفتح بهرهاي نميبرند. آنها كه بر اساس نفاق ايمان آوردند ايمانشان نافع نيست ولي اگر كسي واقعاً در فتح مكه مؤمن شده باشد ايمانش مقبول است.
مشابه آيه 158 سورهٴ «انعام» فرمود:
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلاَئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ
آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان مرگ به سراغشان بيايند، يا خداوند (خودش) به سوي آنها بيايد (چه انتظار محالي؟!) يا پاره اي از آيات پروردگار (و نشانه هاي رستاخيز) اما آن روز كه اين آيات و نشانه ها تحقق پذيرد ايمان آوردن افرادي كه قبلا ايمان نياورده اند و يا عمل نيكي انجام نداده اند سودي به حالشان نخواهد داشت، بگو (اكنون كه شما چنين انتظارات غلطي داريد) انتظار بكشيد ما هم انتظار (كيفر شما را) ميكشيم! (۱۵۸)