دموکراسی و مردمسالاری دینی
دموکراسی و مردمسالاری دینی
دموکراسی در تعریف رایج غربی به معنای حکومت مردم بر مردم است؛ یعنی رأی اکثریت مبنای قانون، مشروعیت و تصمیمگیری در جامعه است. اما در نگاه قرآن کریم، معیار حق و باطل، اکثریت یا اقلیت بودن نیست، بلکه حقمداری و تبعیت از فرمان الهی است.
از اینرو، قرآن با تأکید بر «شور و مشورت» از سویی و هشدار نسبت به «گمراهی اکثریت» از سوی دیگر، نوعی نظام الهی-مردمی را معرفی میکند که بعدها در اندیشه اسلامی از آن به عنوان مردمسالاری دینی یاد شده است.
نگاه قرآن به اکثریت و حقیقت
در قرآن کریم بارها آمده است که اکثریت مردم در مسیر حق قرار نمیگیرند یا شناخت درستی از حقیقت ندارند:
«وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ»
(انعام، ۱۱۶)
«اگر از بیشتر کسانی که در زمیناند پیروی کنی، تو را از راه خدا گمراه میکنند.»
«وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»
(اعراف، ۱۸۷؛ یوسف، ۲۱؛ روم، ۶ و ۳۰ و...)
«اما بیشتر مردم نمیدانند.»
«وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ»
(سبأ، ۱۳)
«و اندکی از بندگان من سپاسگزارند.»
از نگاه قرآن، اکثریت، معیار حقانیت نیست؛ ممکن است اکثریت در ناآگاهی، هواپرستی یا پیروی از منافع زودگذر گرفتار باشند.
بنابراین، قرآن ما را از «تقدیس اکثریت» بر حذر میدارد و تأکید میکند که حق باید ملاک تصمیمگیری باشد، نه خواست عمومی.
حاکمیت در جهانبینی قرآنی
در قرآن، حاکمیت مطلق از آنِ خداوند دانسته شده است:
«إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ»
(یوسف، ۴۰)
«حکم و فرمان تنها از آنِ خداست.»
یعنی هیچ انسانی، حتی اگر مورد پذیرش اکثریت باشد، حق ندارد حکومتی خارج از مسیر الهی برپا کند.
اما این بدین معنا نیست که مردم نقشی در اداره جامعه ندارند؛ بلکه قرآن در کنار حاکمیت الهی، بر مشورت، مشارکت و عقل جمعی تأکید دارد:
«وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» (آل عمران، ۱۵۹)
«و در کارها با آنان مشورت کن.»
«وَ أَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَیْنَهُمْ» (شوری، ۳۸)
«و کارهایشان را با مشورت یکدیگر انجام میدهند.»
بنابراین، قرآن برای عقل جمعی، مشارکت مردم در تصمیمگیری و روشهای مشورتی حکمرانی ارزش قائل است، اما در چارچوب حاکمیت الهی.
تفاوتهای بنیادین مردمسالاری دینی و دموکراسی غربی
۱. منشأ مشروعیت
- دموکراسی: مشروعیت حکومت از رأی و خواست مردم سرچشمه میگیرد؛ اگر اکثریت مردم چیزی را بخواهند، همان حق و درست تلقی میشود.
- مردمسالاری دینی: مشروعیت نهایی از جانب خداوند است؛ رأی مردم شرط تحقق و مقبولیت حکومت است، نه منشأ اصلی آن.
۲. منبع قانون
- دموکراسی: قانونگذاری بر اساس خواست اکثریت انجام میشود و مرجعی فراانسانی وجود ندارد.
- مردمسالاری دینی: قانون باید با شریعت الهی سازگار باشد. مردم میتوانند در چارچوب اصول دین، مسئولان و کارگزاران را انتخاب کنند.
۳. آزادی و ارزشها
- دموکراسی: آزادی به معنای رهایی از هر قید و مرجع دینی است، تا زمانی که به حقوق دیگران لطمه نزند.
- مردمسالاری دینی: آزادی در چارچوب تعالیم اخلاقی و شریعت معنا دارد. آزادی مقدس است، اما نباید موجب فساد، انحراف یا ظلم شود.
۴. نقش دین در حکومت
- دموکراسی غربی: حکومت سکولار است و دین از سیاست جداست.
- مردمسالاری دینی: دین اساس، جهتدهنده و راهنمای سیاست است. هدف حکومت، تحقق عدالت، کرامت انسانی و ارزشهای الهی است.
۵. هدف نهایی حکومت
- دموکراسی: تأمین رفاه، آسایش و منافع مادی مردم.
- مردمسالاری دینی: هدایت انسان به سوی کمال، سعادت دنیوی و اخروی، و برپایی جامعهای عادلانه و معنوی.
در مردمسالاری دینی:
- مردمسالاری دینی تلفیق دین و دموکراسی نیست، بلکه مردمسالاری در چارچوب دین است.
- مردم در انتخاب کارگزاران نقش دارند، اما قانون و مشروعیت از خداست.
- مشروعیت از ناحیهی خداست و مقبولیت از سوی مردم. یعنی بدون پذیرش مردم، حکومت شکل نمیگیرد، اما مردم نمیتوانند بر خلاف حکم خدا رأی دهند.
- رأی مردم تنها در چارچوب دین معنا دارد. آنان نمیتوانند قانونی برخلاف قرآن و شریعت تصویب کنند.
جمعبندی
- حق با اکثریت تعریف نمیشود.
- مشروعیت از خدا، مقبولیت از مردم است.
- آزادی در چارچوب دین معنا دارد.
- هدف حکومت، هدایت و سعادت انسان است، نه صرفاً رفاه مادی.
+ نوشته شده در ۱۴۰۴/۰۸/۱۲ ساعت توسط
|