أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها ... (71)
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ (71)
آيا آنها نديدند كه از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ايم چهارپاياني براي آنها آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟ (۷۱)
بار ديگر قرآن مجيد در اين آيات به مساله توحيد و شرك باز ميگردد، و ضمن بر شمردن قسمتى از نشانه هاى عظمت خدا در زندگى انسانها، و رفع نيازمنديهاى آنها از سوى خدا، به ضعف و ناتواني و بي نوايي بتها اشاره كرده….
نخست مى گويد: (آيا آنها نديدند كه از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ايم چهار پايانى براى آنها آفريديم كه آنان مالك آن هستند.
و براى اينكه به خوبى بتوانند از اين چهار پايان بهره گيرند (آنها را رام ايشان ساختيم ) (و ذللناها لهم).
(هم از آنها مركب راهوار براى خود فراهم مى سازند، و هم از آنها تغذيه مى كنند) (فمنها ركوبهم و منها ياكلون).
منافع آنها به همينجا ختم نمى شود، بلكه براى آنان منافع ديگر در اين حيوانات و نوشيدنيهاى گوارائى است (و لهم فيها منافع و مشارب ).
(آيا با اين حال شكر اين نعمتها را بجا نمى آورند)؟!... (مشابه آیات ۳۳ تا ۳۵)
در اينجا چند نكته قابل توجه است :
1 - از ميان نعمتهاى مختلفى كه انسان در آن غوطه ور است در اينجا انگشت روى نعمت وجود چهارپايان گذارده شده ، چرا كه آنها در زندگى روزمره انسان حضور دائم دارند، به حدى زندگى انسان با آنها گره خورده كه اگر از صفحه زندگى او حذف شوند به راستى كار بر او مشكل و پيچيده خواهد شد، ولى به دليل حضور دائمشان، كمتر مورد توجه قرار مى گيرند.
2 - جمله (عملت ايدينا) (دست ما آن را انجام داده) كنايه از اعمال قدرت مستقيم پروردگار است، زيرا انسان مهمترين عضوى كه با آن اعمال قدرت مى كند دستهاى اوست، به همين جهت (يد) (دست) كنايه از قدرت است، مثلا كسى مى گويد فلان منطقه در دست من است، يعنى در سيطره قدرت من قرار گرفته، قرآن مجيد مى گويد يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ: (دست خدا بالاى دست آنهاست ) (فتح - 10).
به هر حال ذكر (ايدى) به صورت جمع اشاره به مظاهر گوناگون قدرت پروردگار مى باشد.
3 - جمله (فهم لها مالكون) (با فاء تفريع) اشاره به اين است چهارپايان را ما به قدرت خويش آفريده ايم اما مالكيتش را به انسانها بخشيديم، و اين نهايت لطف پروردگار را بيان ميكند، بنابراين اشكالى كه براى بعضى از مفسران در فاء تفريع در اينجا پيدا شده موردى ندارد، اين درست به آن مى ماند كه ما به كسى ميگوئيم اين باغ را ما آباد كرده ايم اما تو بهره آن را مى برى، و اين نشانه نهايت محبت و ايثار و گذشت است .
در اين آيه يكى ديگر از آيات و دلائل يگانگى خدا در ربوبيت و تدبير عالم انسانى را خاطرنشان مى سازد. آيتى كه نظير آيات توحيد در اول سوره است، كه مسأله زنده كردن زمين مرده، بيرون كردن دانه ها و ميوه ها، و شكافتن چشمه ها را خاطرنشان مى ساخت.
http://www.parsquran.com/data/show.php?sura=36&ayat=33&user=far&lang=far&tran=2
و مراد از اينكه فرمود: چارپايان از چيرهايى است كه دستهاى خدا درستش كرده، اين است كه: كسى در خلقت آن ها شركت ندارد و خلقت آنها مختص به خداست. پس عبارت (درست كردن با دستها) كنايه از اختصاص است.
مقصود از اينكه فرمود: انسان مالك چهارپايان است و جمله (فهم لها مالكون ) تفريع و نتيجه گيرى از جمله (خلقنا لهم) است ؛ چون معناى (خلقنا لهم) اين است كه: ما چارپايان را به خاطر انسان خلق كرده ايم و لازمه آن اختصاص چارپايان به انسان است، و اختصاص هم بالاخره منتهى به ملكيت مى شود ….
بعضى ديگر از مفسرين گفته اند: (ملك در اينجا به معناى قدرت و قهر است) (و معناى آيه اين است كه: ما چارپايان را براى آنان خلق كرديم در نتيجه ايشان مسلط و قاهر بر آن چارپايان شدند) ولى اين تفسير صحيح نيست، زيرا معناى تسلط و قهر از جمله بعدش كه مى فرمايد: (و ذللناها لهم) استفاده مى شود و بنا به گفته مفسر مزبور بايد جمله مذكور تأكيد باشد، و حال آنكه هر جا امر دائر شد بين اين كه جمله اى را تأكيد بگيريم يا تاسيس، تاسيس بهتر است.
در اينجا فرمود به وسيله مدبّرات تحت امر ما حيوانات گوناگون آفريديم که اين حيوانات را براي شما اختصاص داديم و مِلك شما شد و همه نيازهاي شما را اين رفع ميكند؛ اين به طور اجمال در اين قسمت هست و به طور تفصيل در سوره مباركه «نحل» بيان شده است؛ در سوره مباركه «نحل» به صورت تفصيل بازگو كرد و فرمود شما چه در بخشهاي دامداري, چه در بخشهاي ديگر از حيوانات انواع بهرهها را ميبريد، در سوره مباركه «نحل» آيه پنج به بعد اين است ﴿وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فيها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ و چهار پايان را آفريد در حالي كه براي شما در آنها وسيله پوشش و منافع ديگر است و از گوشت آنها ميخوريد.٭ وَ لَكُمْ فيها جَمالٌ حينَ تُريحُونَ وَ حينَ تَسْرَحُونَ و در آنها براي شما زينت و شكوه است به هنگامي كه به استراحتگاه شان باز ميگردانيد و هنگامي كه (صبحگاهان) آنها را به صحرا ميفرستيد.﴾[31]آنها كه به رمهسرا رفتند آگاه هستند كه صبح و شام وقتي اين رمهها ميروند و برميگردند اين برهها مادرهايشان را ميشناسند و مادرها بچههايشان را ميشناسند، چگونه؟ با يك آهنگ ويژهاي يكديگر را ميبينند و شير ميخواهند ﴿وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلي بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ آنها بارهاي سنگين شما را به شهري كه جز با مشقت زياد به آن نميرسيد حمل ميكنند چرا كه پروردگارتان رؤ ف و رحيم است.﴾[32]فرمود: اين حيوانات بارهاي شما را به جايي ميبرند كه خود شما اگر اين مركوب را نداشته باشيد به زحمت به آنجا ميرسيد ﴿لَمْ تَكُونُوا بالِغيهِ﴾ خودتان اگر بخواهيد پياده برويد نميتوانيد اينها هم شما را ميبرند و هم بارهايتان را ميبرند، ﴿لَمْ تَكُونُوا بالِغيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ﴾ بعد فرمود: ﴿وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَميرَ لِتَرْكَبُوها وَ زينَةً وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ (و همچنين) اسبها و استرها و الاغها را آفريد تا بر آنها سوار شويد و هم مايه زينت شما باشد و چيزها (وسائل نقليه ديگري) مي آفريند كه شما نميدانيد!﴾[33]خيلي از چيزهاست كه خدا ميآفريند و شما فعلاً آگاه نيستيد، چون علم شما پيشرفت نكرده كه آگاه شويد. آنچه در سوره مباركه «نحل» آمده تا حدودي ـ چون بعدش جريان كشاورزي را ذكر كرد ـ تفصيل آياتي است كه در سوره مباركه «يس» محلّ بحث است...
http://www.parsquran.com/data/show.php?lang=far&sura=16&ayat=0&user=far&tran=2
آیات ۳ و ۴ این سوره نیز مشابه آیات سوره یاسین میباشد.
اختصاصي بودن اسناد آفرينش انسان به خدا
اين ﴿أَيْدينا﴾؛ يعني به وسيله قوا و نيروها و مدبّرات ما، تنها درباره انسان است كه آفرينش انسان را به خودش اِسناد ميدهد و به شيطان ميفرمايد چرا سجده نكردي براي كسي كه ﴿خَلَقْتُ بِيَدَيَّ﴾[34]
سوره ۳۸: ص
قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ ﴿۷۵﴾
گفت: اي ابليس چه چيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقي كه با قدرت خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تكبر كردي، يا از برترين بودي ؟ (بالاتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!). (۷۵)