صفات ذات:

 صفاتى است که عین ذات خداوند است، و حتّى قبل از صدور افعال از او، این صفات براى او ثابت بوده است؛ مانند ازلى بودن، ابدى بودن، علم و قدرت.

 صفات فعل:

 صفاتى است که با ملاحظه انجام فعلى از ناحیه آن ذات مقدّس بر او اطلاق مى ‏شود، مثل خالق و رازق بودن خداوند.  وجوه تمایزی برای آنها ذکر شده است.

 

بعضی  از وجوه تمایز صفات ذات و صفات فعل الهی به شرح زیر است:

وجه اول: هر وصف وجودی که وصف مقابل آن هم وجودی باشد و هر دوتا را بتوان به حق تعالی نسبت داد، از صفات فعل هستند؛ مانند رضا و حب و مقابلشان یعنی غضب و بغض که همگی وصف وجودی اند و حق تعالی به همه این اوصاف متصف می شود. ولی هر وصفی که اینگونه نباشد از صفات ذات است مانند علم و قدرت و حیات؛ زیرا اوصاف مقابلشان یعنی جهل و عجز و موت از اوصاف عدمی اند که از خدا سلب می شوند. دلیلش این است که اوصاف ذاتی عین ذات هستند، پس نباید تقابل و ضدیت داشته باشند، ولی اوصاف فعلی خارج از ذات اند، پس می توانند تقابل و تضاد داشته باشند (این وجه را شیخ صدوق هم اشاره کرده است).(5)

وجه دوم: صفات ذاتی متعلق قدرت قرار نمی گیرند، بخلاف صفات فعلی؛ یعنی نمی توان گفت خدا قدرت دارد عالم باشد یا نباشد. ولی می توان گفت قدرت دارد رضایت (از کسی یا کاری) داشته باشد، یا نداشته باشد. پس علم صفت ذات است ولی رضا صفت فعل است.

 

وجه سوم: صفات ذاتی متعلق اراده قرار نمی گیرند، بخلاف صفات فعلی؛ یعنی نمی توان گفت خدا اراده کرده عالم باشد یا نباشد. ولی می توان گفت اراده کرده رضایت (از کسی یا کاری) داشته باشد یا نداشته باشد. پس علم صفت ذات است ولی رضا صفت فعل است.

 

وجه چهارم: صفات ذاتی خدا «ازلی» و صفات فعلی او «حادث» هستند؛ یعنی خدا صفات ذاتی را همیشه داشته امّا صفات فعلی بواسطه حدوث فعل خدا بوجود آمده اند. این وجه را شیخ صدوق(6) و همچنین قاضی سعید قمی اشاره کرده اند.(7)