﴿۳۲﴾ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ
﴿۳۲﴾ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ
در اين هنگام موسي عصاي خود را افكند و مار عظيم و آشكاري شد.
مطلب ديگر درباره انقلاب عصا به ثعبان است وقتي چاه نفت يا چاه گاز مخصوصاً نفت يا چاههاي آب يا چشمههاي آب كه فراوان است ميجوشد اين حالت انفجار (اولاً) انبساط (ثانياً) را ميگويند ثُعبان چيزي كه دفعتاً بجوشد و فراگير بشود اين حالت در اين چوب پيدا شده لذا تعبير كرده به ثعبان وقتي چاه نفت فوران ميكند اول ميجوشد بعد اطرافش را پر ميكند اين حالت را ميگويند حالت ثعبان اين «ثَعبْتَ الماء» يعني «فجّرته» هم همين است اين عصا را كه انداختند ديدند اين منفجر شد به صورت يك مار دمان در آمد و اطرافش را گرفت اين شده ثعبان.
اين دو آيت، دو معجزه است كه خداى تعالى در شب طور به موسى داد و كلمه (ثعبان ) به معناى مار بسيار بزرگ است و اينكه فرمود: (ثعبان مبين ) منظور اين است كه در مار بودنش احدى شك نمى كرد
The Arabic word /u‘ban/ means a great serpent like a dragon. In the book Mufradat, Raqib says that this word is probably derived from the word /a‘b/ that means the current of water, for the movement of this animal is like the streams that move in the shape of serpent form.
ثُعبان
اژدها. [اعراف:107] پس عصاى خويش را بيفكند و در دم اژدهائى آشكار شد. اين كلمه تنها دو بار در قرآن مجيد درباره عصاى موسى كه به اژدها مبدّل مىگرديد، امده است. يكى آيه فوق و ديگرى آيه 32 سوره شعراء، در اقرب الموارد آمده: ثعبان نوعى از مارهاى طويلى است بر نر و مادّه هر دو اطلاق مىشود. گويا براى سرعت خزيدن اژدها، به آن ثعبان گفتهاند زيرا ثَعب به معنى جارى كردن آب و خون است. در نهانه آمده:«يَجىءُ الشَّهيدُ يَومَ الْقِيمَةِ وَ جَرْحُهُ يَثْعَبُ دَماً» شهيد روز قيامت در حاليكه زخمش خون مىريزد، مىآيد.
The Qur’anic word /mubin/ may refer to this fact that staff really changed into a great snake and no jugglery and cunning, like what sorcerers do, has happened.
It is necessary to mention that here the word /u‘ban/ is used, in Surah An-Naml, verse 10, and in Surah Al- Qasas, verse 31 the word ‘Jan’ (small snakes that move fast and swiftly), and in Surah Ta-Ha, verse 20, the word ‘Hayyah’ (that means ‘snake’ and is derived from the word ‘Hayat’) is used.
The application of these various words may raise question, but they are for stating one of the following matters:
They may refer to various statuses of that snake; first the staff changed into a thin and small snake and then it grew gradually and changed into a great dragon.
Or these three various words may refer to the different characteristics of that snake; the word /u‘ban/ refers to its greatness, the word ‘Jan’ refers to its swiftness and fastness, and the word ‘Hayyah’ refers to the life and liveliness of that snake.
به نظرم میرسد تمام این مواردی که اینجا بیان شده غیر اژدها فقط برای اولین گفتگو حضرت موسی با خداوند بود بنابراین احتمالا برای بار اول خداوند آن اژدها را نشان حضرت موسی نداد تا ایشان وحشت شدید نکند
در سورهٴ «طه» دارد كه ما آيات فراواني را به فرعون نشان داديم اما در سورهٴ مباركهٴ «شعراء» كه محلّ بحث است همين دو آيه را ذكر ميكند مسئله ثعبان و مسئله يد بيضا اينها را اينجا ذكر ميكند وگرنه در سورهٴ مباركهٴ «طه» آنجا فرمود; آيه 56 اين بود ﴿وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَي﴾ معلوم ميشود غير از جريان عصا و غير از جريان يد بيضا آيات ديگري هم نشان داد
در جريان عصا هم يك معجزه نيست چندين معجزه است براي اينكه عصا كه تبديل به مار دمان ميشود معجزه است مار دمان [كه] تبديل به چوب ميشود معجزه است اين يك كار كه نيست دوتا كار است اين يك مار واقعي را انسان چوب بكند معجزه است يك چوب واقعي را مار واقعي بكند معجزه است ديگر اين طور نيست كه فقط يك معجزه باشد اين يد عادي را بيضا بكند يك معجزه است بيضا را يد عادي بكند هم يك معجزه است اينها هبوط و صعودشان هر كدامش معجزه است