(14) وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْماً وَعُلُوّاً فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ 

و آن را از روي ظلم و سرکشي انکار کردند، در حالي که در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود! (۱۴)

راغب گفته است : كلمه (جحد) به معناى انكار چيزى است كه در دل ثبوتش مسلم شده و يا اثبات چيزيست كه در قلب نفى آن به ثبوت رسيده است.

 

منشأ ظلم عالمانه (با يقين) همان بزرگ‌بيني و بزرگي‌‌طلبي و برتري‌خواهي است.

استيقان،  اين «الف» و «سين» و «تاء» آن مبالغهٴ در يقين را مي‌رساند مثل انسان مستكبر كه شديدتر از متكبّر است با استيقان انكار كردند.

 

انسان از نظر زبان ممكن است دو گونه حرف بزند هم بگويد خوب است هم بگويد بد است اين ديگر لقلقه لسان است در بخش انديشه ممكن نيست هم يقين داشته باشد كه اين حق است هم يقين داشته باشد اين باطل است

از نظر علمي يقين دارد اين حق است از نظر عملي باور نمي‌كند چرا براي اينكه بين نفس و علم, اراده فاصله نيست اما بين نفس و ايمان, اراده فاصله است

 

 انسان ممكن است مطلبي كه صددرصد از نظر علمي ثابت شد قبول نكند اين طور نيست كه حالا اگر چيزي مسلّم ثابت شد قبول مي‌كند اينكه مي‌بينيد دوتا طلبه وقتي دارند سيوطي مباحثه مي‌كنند در گوشه حجره با اينكه براي اين يكي روشن شد كه حق با ديگري است اين تا آخر دارد لجبازي مي‌كند كه من هم مي‌خواستم همين را بگويم

اين همه علم در عالم هست. آنكه مشكل را حل مي‌كند ايمان است انسان بعد از اينكه فهميد كاملاً مي‌تواند ايمان بياورد كاملاً مي‌تواند ايمان نياورد. وجود مبارك موساي كليم فرمود براي تو صددرصد روشن شد كه اينها معجزه است اينها قبول نكردند خدا هم مي‌فرمايد: ﴿وَجَحَدُوا بِهَا﴾ اما نه «تَيَقَّنَت» ﴿وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ﴾ چرا؟ چون ﴿عُلُوّاً﴾ تمام مشكل به سبب همان ﴿عُلُوّاً﴾ است بنابراين اگر شيطان كسي را در بخش انگيزه يعني عقل عملي كه «ما عُبِد به الرحمن واكتسب به الجِنان»[12] به بند كشيد و زنجيري كرد خب اين تابع شيطان است.

 

تذكّر براي اينكه اين اراده را تقويت كند نه براي اينكه علم را, تذكر است نه تعليم.

 

There are different sorts of infidelity and denial:

1- Disbelief may be as a result of following the fathers and customs and carnal desires. Most of disbelievers are of this kind.

2- Disbelief can be because of mere ignorance and conjectures:

3- Disbelief may be hidden by hypocrisy for the one who is apparently Muslim but inwardly he is a disbeliever.

So it indicates that those accusations that they brought against Moses (as) were not for the sake that they were really in doubt, but they denied the miracles unjustly and because of self-superiority.

 

اگر با دیدگاه امثال آقای سکالشفر جلو برویم جواب خداوند این است که اتفاقا سر دسته آنان که فرعون باشد خوش عاقبت شد بقیه هم اطلاعتی در دسترس نیست شاید مثل فرعون دم آخر توبه کردند و پذیرفته شده است