(27) قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ الْحَقْتُم بِهِ شُرَكَاءَ كَلاَّ بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

(۲۷) بگو: كساني را كه به عنوان شريك به او ملحق ساخته‏ ايد به من نشان دهيد، هرگز چنين نيست، (او شريك و شبيهي ندارد) بلكه او خداوند عزيز و حكيم است.

در پنجمين فرمان به پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بار ديگر به مساله توحيد كه سخن را از آن آغاز كرده بود باز ميگردد.

مى فرمايد: (بگو كسانى را كه به عنوان شريك به خداوند ملحق ساخته ايد به من ارائه دهيد) (قل ارونى الذين الحقتم به شركاء).

آنها چه ارزشى و لياقتى دارند؟ اگر منظورتان اين يك مشت سنگ و چوب بي جان و خاموش است ، زهى بدبختى و شرمسارى كه ساخته ها و پرداخته هاى دست خود را از عالم جمادات كه پائين ترين موجوداتند برگيريد و همسان خداوند بزرگ پنداريد.

لذا به دنبال اين جمله مى گويد نه هرگز چنين نيست ! (كلا). اينها هرگز ارزش معبود بودن را ندارند، و در اين پندارهاى شما چيزى از واقعيت نيست.

و سرانجام براى تاكيد و تحكيم اين سخن مى گويد: بلكه تنها اوست خداوند عزيز و حكيم (بل هو الله العزيز الحكيم ).

برهان مسئله هم عزيز و حكيم بودن اوست. خدا عزيز است عزيز به معناي غالب نيست عزيز يعني آن حقيقت نفوذناپذير. آن سرزمين سخت و محكمي كه نفوذناپذير است مي‌گويند «أرضٌ عزاز [ ع َ ]» زميني كه كلنگ در آن اثر نمي‌كند هيچ چيزي اثر نمي‌كند اين نفوذناپذيري را مي‌گويند عزّت.

چون انسان نفوذناپذير در صحنه‌هاي نبرد پيروز است لازمهٴ عزّت، ظفر و غلبه است لذا عزيز را به غالب و پيروز تفسير كردند. اگر خدا عزيز است يعني در حريم ربوبيّت او كسي راه پيدا نمي‌كند پس او واحد است و لا غير، شما ديگران را مي‌خواهيد در اين حريم راه بدهيد بگوييد اينها ربّ‌اند نه، خدا عزيز است اينجا جاي بيگانه نيست و اينكه راه نمي‌دهد هم حكيمانه است چون نفوذناپذيريِ او مطابق با حكمت اوست جا براي غير نيست اين ﴿الْعَزِيزٌ الْحَكِيمٌ﴾ سند توحيد ربوبي اوست چه اينكه ﴿الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ﴾ سند فزع فرشتگان است اگر او علي است او داراي كبريايي است خب فرشتگان در پيشگاه او حريم مي‌گيرند هراسان‌اند چه اينكه مشكلات و داوري‌ها را او حل مي‌كند مي‌شود ﴿فَتَّاحٌ عَلِيم﴾، ﴿الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ﴾ سند مضمون آن آيه است، ﴿الْعَزِيزٌ الْحَكِيمٌ﴾ سند مضمون همين آيه 27 است او عزيز است و حكيم. اين براي توحيد بود.